بهروز یاسمی مجموعه‌ی نقد ادبی را بر هفت کتاب از کسانی همچون علی معلم دامغانی، یوسفعلی میرشکاک، سیدحسن حسینی، قیصر امین‌پور، احمد عزیزی و محمدعلی بهمنی منتشر می‌کند.

به گزارش ایسنا، این نقدها قبلا به صورت نقدهای رادیویی پخش شده‌اند که اکنون در این کتاب گردآوری شده است.

یاسمی مجموعه‌ای از غزل، مثنوی و شعر نو را نیز که از کارهای تازه‌ی او محسوب می‌شوند، برای انتشار آماده دارد.

این شاعر و منتقد همچنین درصدد است برخی آثارش را تجدید چاپ کند.

به گفته‌ی او، در حال حاضر چاپ سوم «گزیده‌ی ادبیات معاصر» نیستان تمام شده و ناشر باید آن را برای چهارمین‌بار منتشر کند.

یاسمی همچنین گفت: مدت‌هاست درخواست تجدید چاپ «همان گناه همیشه» را که توسط نشر قلم منتشر شده بود، داده‌ام، اما به نظر می‌رسد از زمانی که مدیریت این انتشارات، معاون وزیر شده، دیگر به کتاب‌های ما هم توجه نمی‌کند. همچنین آن را به ناشر دیگری نمی‌توانم بدهم، چون این ناشر باید اجازه بدهد.

او «تقویم گناهان تازه» را هم مدت‌هاست برای انتشار آماده دارد، اما به دلایلی از جمله بحث نشر کتاب و ناشران، فعلا آن را منتشر نمی‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...