علامه طبرسی در سال 468 هجری قمری به دنیا آمد. پس از فراگیری مقدمات در مشهد مقدس به تحصیل ادبیات عرب، قرائت، تفسیر، حدیث، حساب و جبر، فقه، اصول و کلام پرداخت و در آن علوم متبحر شد. وی فقیهی وارسته و عالمی آگاه بود که پس از حدود 54 سال اقامت در مشهد، راهی سبزوار شد و به تدریس و تالیف همت گماشت.

به گزارش ایبنا، از جمله آثار وی می‌توان به مَجْمَعُ البَیانِ لِعلوم القرآن، جَوامِع الجامِع، الکافِی الشّافی، اِعلامُ الوَری بِاَعلامِ الهُدی، اَسرارُ الامامة، مِشکوةُ الانوار فی الاخبار، مَعارِج السّؤال، تاجُ الموالید، حقائق الامور، کُنوز النجاح و اَلفائق اشاره کرد.

اندیشه خدمت به قرآن، از اوان جوانی، در ذهن علامه طبرسی جای داشت و زندگی‌اش، آمیخته با آن کتاب الهی بود. احیای معارف آن معجزه بی‌بدیل و یگانه و نوشتن تفسیر، از آرزوهای اصلی او به شمار می‌رفت. در حالی که سن وی از شصت تجاوز کرده و موهای سرش به سپیدی گراییده بود، سه کتاب تفسیر قرآن را به سبک‌های گوناگون، به رشته تحریر درآورد. او چنان ابتکاری را در تفسیر قرآن به کار بست که تا قرن حاضر، مفسران دیگر، بر آستان تفسیر او اعتکاف کرده، از خرمن او که الهام گرفته از مکتب اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بود، استفاده می‌کنند.

این مفسر برجسته پس از حدود 80 سال زندگی مجاهدانه، شبانگاه روز نهم‌ذیحجه سال 548 ق، در شب عید قربان، در شهر سبزوار به دیار حق شتافت. بدنش را به مشهد منتقل کرده و در جوار حرم امام رضا (ع) به خاک سپردند.
 
مجمع البیان فی تفسیر القرآن در 10 جلد، الکافی الشافی یا الوجیز در یک جلد، جوامع الجامع یا الوسیط در چهار جلد،
سه کتاب تفسیر قرآن علامه طبرسی هستند.
 
مجمع البیان
برای درک مقام علمی و پایه فضل علامه طبرسی، کافی است یکی از آثار قلمی و فکری او، یعنی کتاب «مجمع البیان» را مورد مطالعه قرار دهیم. این تفسیر از تفاسیر مهم قرن ششم، به زبان عربی و نخستین و مفصل‌ترین تفسیر علامه طبرسی است. وی پیش از آن در حوزه تفسیر کتابی ننوشته بود. سبک و شیوه تدوین این تفسیر در میان همه تفسیرهای اهل سنت و شیعه، چه فارسی و چه عربی کم‌نظیر است، زیرا نظمی خاص و مرتب با روش علمی و ساده دارد.

اهمیت «مجمع البیان» به سبب جامعیت، اتقان و استحکام مطالب، ترتیب دقیق، تفسیر روشن و سودمند و انصاف در نقد و بررسى آرا است، مجمع البیان شامل مباحثى چون قرائت، اعراب، لغات، بیان مشکلات، ذکر مطالب مربوط به معانى و بیان، شأن نزول آیات، اخبار وارد در آیات و شرح و تبیین قصص و حکایات است.

در این تفسیر، مولف در هر باب، اقوال را بدون اینکه مورد رد و اعتراض قرار دهد، نقل می‌کند و انتخاب یک قول را به عهده فکر و ذهن خواننده می‌گذارد، به بیان دیگر روش او در مجمع البیان این است که ابتدا دسته‌ای مختلف از آن گروه آیات را بررسی و حلاجی می‌کند. ابتدا از نظر قرائت و اختلاف قرائت و قضاوت در بین قرائت‌های مختلف، سپس از نظر لغت و مشکلات لغوی، سپس از نظر اعراب، سپس از نظر اسباب النزول، سپس معنای مبسوط و مفتح آن گروه آیات را به دست می‌دهد و سرانجام تحت عنوان «نظم»، ربط و پیوند معنایی آیات را به همدیگر و نیز ربط هر گروه آیات را به گروه قبلی و نیز و بعدی و نیز ربط سوره‌ها را با یکدیگر باز می‌نمایاند.
 
شیخ طبرسی این تفسیر خود را در مدت هفت سال و با اقتباس از تفسیر «التبیان» اثر شیخ طوسی، تدوین و هر یک از فنون مختلف قرآنی را به صورت جدا از هم و در قالبی منظم و مرتب بیان کرد. این نظم خاص سبب شد که دانشمندان شیعه و سنی، این تفسیر را بر بسیاری از تفاسیر دیگر برتری داده و مورد ستایش قرار دهند.

«مجمع البیان» در 10 جلد تدوین و در پنج مجلد چاپ شده است. این کتاب پس از یک مقدمه، موضوعاتی را در هفت فن به قرار ذیل مطرح کرده است: تعداد آیات قرآن و ثمره آشنایی با آن، ذکر اسامی قاریان مشهور قرآن و نظرات آنان، تعریف تفسیر، تأویل و معنی، نام‌های قرآن و معانی آن، یادی از علوم قرآن و مسائل مربوط به آن و کتاب‌هایی که در مورد آن تألیف شده است، احادیث مشهور پیرامون فضیلت قرآن و اهل آن و بیان آنچه که برای قاری قرآن نیکوست (چون زیبا خواندن الفاظ قرآن).

طبرسی در پایه‌ای از موارد به دنبال معنی آیات و به منظور توضیح بیشتر، به مطلبی اشاره و آن موضوع را با عنوان «فصل» مشخص می‌کند. عناوینی چون تقوا، خصوصیت هدایت و هدی، توبه و شرایط آن، اخلاص، نام محمد (ص) و بالاخره چکیده‌ای از پندها و حکمت‌های لقمان حکیم نمونه‌هایی از این فصل‌ها است. همچنین احادیث و روایات بسیاری در این تفسیر وجود دارد که تعداد آن بیش از 1300 حدیث است.
 
الکافی الشافی

«الکافی الشافی» دومین تفسیر علامه طبرسی است. وی آن را پس از «مجمع البیان» و با استفاده از
کشّاف علامه جارالله زمخشری میان سال‌های 537-547 قمریتالیف کرد و خود او تفصیل این مطالب را در دیباچه تفسیر دیگرش با عنوان «جوامع الجامع» آورده است.

درواقع
به دلیل جذابیت و هنرنمایی موجود در تفسیر کشّاف زمخشری، طبرسی به تلخیص آن کتاب اهتمام ورزید. او معانی نو و بدیع و الفاظ نیکویی را که در نوع خود بی‌همتا بود، از این تفسیر گلچین و آن را در یک جلد تألیف کرد و نام این تفسیر گزیده و مختصر را «الکافی الشافی» نهاد. این کتاب در آثار برخی از شرح‌حال نویسان به «الوجیز» تعبیر شده است. چون نسبت به مجمع البیان و جوامع‌الجامع دارای حجم کوچکی بوده است.

جوامع الجامع
این کتاب پس از مجمع البیان از معروف‌ترین آثار علامه طبرسی و آخرین کتاب تفسیری اوست و همچنین گزیده دو تفسیر دیگر شیخ، مجمع البیان و الکافی الشافی است که در مدت یک سال و پس از اتمام دو تفسیر قبلی، تألیف شده است.

این تفسیر، به لحاظ جامعیت، شیوایی، اختصار و فشردگی، یکی از بهترین کتاب‌های تفسیری برای تدریس است و از قدیم، به عنوان تفسیری مفید و مختصر، در حوزه‌های علمیه تدریس می‌شده و هم‌اکنون نیز از کتاب‌های درسی حوزه علمیه قم، به شمار می‌آید.

در این تفسیر گزیده‌گویی، شیوه مفسر است و او کوشیده تا مطالب مهم و برجسته و لطایف آن دو کتاب را گردآوری کرده و از برخی مطالب تفسیر کبیر و الوجیز صرف‌نظر کند. همچنین حسن ابتکار و لطف تعبیری که در بیان دقایق آیات و کیفیت توجیه آن بکار رفته و استفاده‌ای که از کشاف زمخشری شده، باعث شده که این تفسیر از مجمع البیان ممتاز شود. علامه، جوامع الجامع را به دلیل کمی حجم و فزونی فوایدش، «وسیط» نیز نامیده است.

این تفسیر در مقایسه با کشاف امتیازاتی دارد؛ همچون اختصار و حذف زواید و مطالب غیرضروری، نقل روایاتی از طرق شیعه که گاهی با تفسیر صاحب کشاف موافق و در بسیاری از مواضع با آن مخالف است و بیان آراء کلامی شیعه امامیه در مواردی که با دیدگاه معتزله موافق نیست یا نظر شخصی طبرسی در تفسیر آیه با نظر زمخشری مخالف است که در این صورت طبرسی از نظر صاحب کشاف عدول کرده و آنچه را خود حق می‌دانسته، ذکر کرده است.

در این تفسیر همچون کشّاف مطالب بدون عنوان بندى، به‌دنبال یکدیگر آمده است. این تفسیر بسیار موجز و ویژگى مهم‌اش، ادبى بودن آن است که با عبارات بسیار کوتاه، آیات قرآنى را تبیین مى‌کند، و شامل تمام آیات قرآن مى‌گردد. شیوه این تفسیر، بیان مسائل مربوط به لغت، اعراب، قرائت، بیان نظم و نکات ادبى و بلاغى است، که با رعایت گزیده‌گویى، متنى دقیق و لطیف ارائه داده است. همین امر سبب شد تا از طرف شوراى مدیریت حوزه علمیه قم به‌عنوان کتاب درس تفسیر، در پایه‌هاى اولیه دروس سطح، مورد تدریس قرار گیرد.

روش تفسیر در پردازش مطالب بدین گونه است که در آغاز با نام سوره، بیان مکى و مدنى و معناى سوره، تعداد آیات و فضیلت سوره شروع مى‌کند، آنگاه به قرائت، لغت، نحو صرف، و واژه شناسى آیه مى‌پردازد، سپس به بیان و شرح و توضیح معناى آیه پرداخته به مانند زمخشرى، گفته‌هاى تفسیرى را ارائه مى‌کند.

کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...
شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...
هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...