شماره‌ی جدید مجله‌ی «نگاه نو» ویژه‌ی ماریو بارگاس یوسا - برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات 2010 - منتشر شد.

به گزارش ایسنا، در بخش چهره‌های این شماره ویژه‌ی یوسا، مطالبی همچون: من نویسنده‌ام، خطابه‌ی نوبل ادبیات، ماهی خارج از آب و گفت‌وگو با یوسا منتشر شده است.

نگاه نو: 20 سال با شما، اندیشه و جامعه، مسائل اجتماعی، ادبیات و هنر، معرفی، بررسی و نقد کتاب، خبر و رویداد و کاریکاتور از دیگر بخش‌های منتشرشده در شماره‌ی 87 مجله‌ی «نگاه نو» هستند.

رضا رضایی، پرویز دوایی، عبدالله کوثری، محمد دهقانی، عبدالحسین آذرنگ، ابوالحسن مختاباد و غلامحسین صدری افشار نیز از جمله نام‌هایی هستند که در شماره‌ی جدید این نشریه به چشم می‌خورند.

شماره‌ی تازه‌ی «نگاه نو» همچنین با ضمیمه‌ی «انتقاد کتاب» همراه است که در آن به بررسی کتاب‌هایی همچون: «ظهور و سقوط رایش سوم»، «از این لحاظ»، «شریدر به روایت شریدر»، «در انتظار تاریکی، در انتظار روشنایی»، «این همه دیر»، «هنر داستان‌نویسی»، «زندگی‌نامه‌ی خالقی» و «بچه‌های اصفهان» پرداخته شده است.

فصلنامه‌ی اجتماعی، فرهنگی، هنری و ادبی «نگاه نو» با صاحب امتیازی، مدیرمسؤولی و سردبیری علی میرزایی در 124 صفحه با قیمت 3500 تومان منتشر شده است.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...