کتاب «گفتمان توسعه و اعمال‌ خشونت در دشت‌برچی‌‌–‌کابل» اثر ملیسا چیووندا [Chiovenda, Melissa Kerr] با ترجمه اسدالله جعفری(پژمان) منتشر شد.

گفتمان توسعه و اعمال‌ خشونت در دشت‌برچی‌‌–‌کابل» اثر ملیسا چیووندا [Chiovenda, Melissa Kerr]

به گزارش کتاب نیوز، کتاب «گفتمان توسعه و اعمال‌ خشونت در دشت‌برچی‌‌–‌کابل»، نگاهی ژرف، تحقیقی و تحلیلی به وضعیت هزاره‌ها در افغانستان دارد. اثری که فراتر از یک پژوهشی آکادمیک، روایتی‎ست انسانی از رنج‌های انباشته شده و مقاومت‎های خاموش از یک گروه قومی تحت ستم در افغانستان.

در دنیایی که صدای مظلومان اغلب در هیاهوی سیاست و جنگ گم می‌شوند، برخی آثار و تلاش‎های هستند که چون چراغی فروزان، روشنایی بر تاریک‌ترین گوشه‌های فراموش‌شده می‌افکنند. «گفتمان توسعه و اعمال خشونت در دشت‌برچی–کابل» نوشته‎ای دکتر ملیسا نیز از همین جنس آثار است؛ اثری که با نگاهی عمیق، پژوهشی و در عین‎حال انسانی، به سراغ یکی از رنج‎دیده‎ترین، زخم‌خورده‌ترین و مقاوم‌ترین مردم افغانستان رفته است؛ «هزاره‌های دشت‌برچی کابل.»

این موضوع نه تنها تصویری از تبعیض و خشونت‎های سیستماتیک علیه یک قوم به حاشیه رانده‌شده را ترسیم می‌کند، بلکه روایت‌گر ایستادگی، تاب‌آوری و امیدی‌ مردمانی‎ست که در میان انتحار، انفجار، دود و خاکستر هنوز هم زنده‎اند. آنچه که در این مطلب خوانده می‎شود، مروری‌ست بر اثری که دشت‌برچی را نه تنها به ‌عنوان یک جغرافیای توسعه‎نیافته، محروم و زخم‌خورده، بلکه به‌ مثابه‎ی قلب تپنده‌ی دردها و امیدهای افغانستان نیز معرفی می‎کند.

چیووندا در این کتاب، با ترکیبی از تحقیق میدانی و مصاحبه‌های تأثیرگذار، پنجره‌ای تازه بر روی تجربه زیسته‌ی هزاره‌ها زیر سایه‌ی ترس و تهدید از حملات انتحاری و انفجاری، در کابل می‌گشاید. او خواننده را از کوچه‌ و پس‎کوچه‎های دشت برچی تا دشت‌های طاقت‎فرسای بامیان و کلاس‌های درسی برچی کابل، همراهی می‎کند؛ جایی که زندگی، همیشه با ترس و هراس از یک حمله دیگری، اما با امید به فردایی روشن‌تری جریان داشته است.

گفتمان توسعه و اعمال‌ خشونت در دشت‌برچی‌‌–‌کابل؛ به بررسی جامع چالش‌های اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و تاریخ معاصر جامعه هزاره در افغانستان می‌پردازد. دکتر ملیسا نویسنده‌ی مطلب به تبعیض‎های سیستماتیک، خشونت‎ها و حاشیه‌نشینی که هزاره‌های افغانستانی به ویژه از سوی گروه‌های افراطی و حاکمان در افغانستان متحمل شده‌اند، می‌پردازد. او با ترکیبی از تحقیق میدانی و مصاحبه‎ها، روایت‌های وضعیت هزاره‎های افغانستان را در کابل، بامیان و به ویژه در نواحی دشت‎برچی به تصویر می‌کشد.

یکی از نقاط مهم کتاب، روایت‌های شخصی و زنده از ساکنان دشت‌برچی است؛ مادرانی که فرزندان‎شان را در انفجارها از دست دادند، دخترانی که در زیر سایه‌ی تهدید، رؤیای آموزش را زنده نگه‌ می‌دارند، و جوانانی که با فعالیت‌های مدنی و آموزشی به دنبال بازسازی یک جامعه‌ای رنج دیده و زخم‌خورده‌اند. چیووندا با یک نگاهی تحقیقی، نه ‌تنها رنج‎ها، بلکه توانمندی‎ها و امیدهای این جامعه را نیز برجسته می‌کند.
علاوه بر این، کتاب به واکنش جامعه بین‌المللی نسبت به وضعیت هزاره‌های افغانستان نیز می‌پردازد، کمبود حمایت و مداخله کافی را مورد انتقاد قرار می‌دهد. نویسنده خواستار افزایش آگاهی و اقدام جدی برای رسیدگی به بحران‌های نابرابری است که این گروهی به حاشیه‌‎‎رانده‎ شده با آن مواجه بوده است. او استدلال می‌کند که درک پیچیدگی‌ها از تجربه هزاره‌ها در افغانستان برای پرورش همدلی و ایجاد تغییرات معنادار یک امر ضروری است.

ملیسا چیووندا دارای مدرک دکتری انسان‌شناسی از دانشگاه کنتیکت آمریکا و کارشناسی ارشد در رشته مطالعات روسیه-اوراسیا و اروپایی شرقی از دانشگاه جورج‌تاون است. این اثر توسط انتشارات کیمیای اندیشه و در 80 صفحه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...