چین چگونه به تجارت خارجی روی آورد؟ | شهرآرا


بعضی‌ها، وقتی با یک کیک پرخامه روبه‌رو می‌شوند، همان اول کار، می‌روند سراغ خامه‌های چرب و چیلی روی آن که برایشان از هر چیزی لذیذتر است. من هم در معرفی کتابی که برای امروز برگزیده ام، بدون هیچ آداب و ترتیبی، بیشتر بر بخش‌هایی از آن تمرکز کرده ام که برای خودم جذاب تر بوده اند. کتاب «یادداشت‌هایی در باب چین» [Notes from China] نوشته باربارا تاکمن [Barbara W. Tuchman] (۱۹۱۲-۱۹۸۹)، مجموعه‌ای از مشاهدات و تأملات این مورخ برجسته آمریکایی است، در سفر شش هفته‌ای اش به چین در سال ۱۹۷۲، یعنی بلافاصله پس از سفر ریچارد نیکسون به آنجا که نخستین سفر یک رئیس جمهور ایالات متحده به کشور دشمن بود.

خلاصه کتاب یادداشت‌هایی در باب چین» [Notes from China] نوشته باربارا تاکمن [Barbara W. Tuchman]

تاکمن، برنده جایزه پولیتزر که بیشتر به واسطه آثار تاریخی خود در مورد جنگ‌های جهانی اول و دوم شناخته می‌شود، در این کتاب غیرداستانی، با نگاهی منحصربه فرد و تیزبینانه، تصویری ارائه می‌دهد از زندگی روستایی و شهری چین، در طول انقلاب فرهنگی دوران مائو تسه تونگ (رئیس کمیته مرکزی حزب کمونیست چین)، تحولاتی که از ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۶، یعنی آخرین سال حیات مائو، طول کشید. این کتاب یکی از اولین آثاری است که یک غربی درباره چین پس از دودمان چینگ (۱۶۴۴-۱۹۱۲) نوشته است.

در سال‌های اخیر، هم زمان با رشد خیره کننده اقتصادی چین، همواره این پرسش مطرح بوده که رشد اقتصادی این کشور از چه زمانی آغاز شده است. چگونه جانشینان مائوِ امپریالیسم ستیز توانستند زمینه رشد تولیدات صنعتی و ورود محصولات این کشور به بازارهای جهانی را فراهم کنند؟ پاسخ سریعی که برخی افراد به این پرسش‌ها می‌دهند این است که آن‌ها میراث مائو را، که به گمان ایشان انزواطلب بود، کنار گذاشتند و همین کار سبب شد که چین بتواند رشد اقتصادی سریعی داشته باشد، اما نگاهی به کتاب «یادداشت‌هایی در باب چین» نشان می‌دهد که واقعیت با این پاسخ‌ها تفاوت دارد.

تاکمن، در فصلی به نام «اگر مائو سال ۱۹۴۵ به واشنگتن می‌آمد»، به تلاش‌های مائو برای ارتباط با آمریکایی‌ها در سال ۱۹۴۵ اشاره می‌کند. در این سال، مائو از آمریکا درخواست کرده بود که به ایالات متحده برود تا بتواند با فرانکلین روزولت، رئیس جمهور وقت آن کشور، دیدار کند. به گفته نویسنده، اگر چنین اتفاقی روی می‌داد، با توجه به اینکه روی کار آمدن مائو در آینده محتمل بوده است (او از سال ۱۹۴۹ عملا نفر اول کشور خود شد)، از بسیاری تنش‌های بین آمریکا و چین پیشگیری می‌شد. تاکمن، در این بخش، از مائو، برخلاف تصور رایج، یک شخصیت عمل گرا ترسیم کرده است.

همچنین، نویسنده، با اشاره به دغدغه حفظ استقلال کشور در بین چینی‌ها در طول سده‌های گذشته، انزواگرایی چینی‌ها در برهه‌های مختلف را اصلا ناشی از این دغدغه می‌داند. به گفته تاکمن، با این حال، از آنجایی که موقعیت ژئوپلیتیک چین امکان انزواگرایی را به این کشور نمی‌دهد، این سیاست در عمل به ضرر چین تمام شده بود. او، به عنوان مثال، به جنگ‌های تریاک و شکست چین استناد می‌کند. «جنگ تریاک» عنوان مشترک دو جنگی است که در اواسط قرن نوزدهم میلادی به دنبال اختلافات بازرگانی میان بریتانیا و چین رخ داد. این اختلافات سبب درگرفتن جنگ تریاک نخست (۱۸۳۹-۱۸۴۲) و جنگ دوم تریاک (۱۸۵۶-۱۸۶۰) شد. این درگیری‌ها و حوادثی که در سال‌های میانی پیش آمد باعث تضعیف دودمان چینگ شد و چین را واداشت که برای جبران مافات به تجارت با دیگر کشورهای جهان روی بیاورد.

آگاهی از این واقعیت که انزواگرایی چین به نفع این کشور و البته غرب نیست و دیگر فضای بین الملل با دوران جنگ‌های تریاک فرق کرده است سبب شد که دو طرف، در اوایل دهه ۱۹۷۰، به سمت حل اختلافات حرکت کنند. بدین ترتیب، این کتاب به درستی نشان می‌دهد که وارثان مائو اصلاحات اقتصادی خود را در بستری انجام دادند که او پیش تر فراهم کرده بود، بستری که زمینه ساز ایفای نقش چین در معادلات جهانی شد.

در بخش‌های دیگری از این کتاب، تاکمن، همچنین، نشان می‌دهد که فرهنگ چینی چگونه پشتوانه‌ای برای اصلاحات اقتصادی در چین بوده است. نویسنده راهکارهای چین برای افزایش مشارکت مردم در امور اجتماعی را نیز به درستی نشان داده است. او در فصلی به نام «آنچه تغییر کرده و آنچه تغییرناپذیر است» درخت کاری گسترده را یکی از مهم ترین سیاست‌های چین می‌داند. در همین فصل، شیوه سنتی حمل ونقل در چین را سبب اتلاف وقت و افزایش هزینه‌ها ذکر می‌کند و البته یادآور می‌شود که، از آنجا که این شیوه سبب اشتغال هزاران نفر شده، مدرن سازی سیستم حمل ونقل ممکن است به بیکاری بسیاری از افراد بینجامد. تاکمن، در فصل «حومه‌ها» می‌گوید که کشاورزی افق ابدی چین است و وجود مزارع مختلف چهره زیبایی به این کشور داده است و سیاست صنعتی کردن و پراکنده ساختن صنایع در حومه شهرها تجاوزی به این زیبایی است.

[«یادداشت‌هایی در باب چین» با ترجمه محمدرضا مردانیان منتشر شده است.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...