کتاب «بازاندیشی عدالت اجتماعی (چیستی، چرایی، قلمرو)» اثر حجت الاسلام والمسلمین احمد واعظی به همت مؤسسه بوستان کتاب منتشر شد.

بازاندیشی عدالت اجتماعی (چیستی، چرایی، قلمرو) احمد واعظی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «بازاندیشی عدالت اجتماعی» در 256 صفحه و به قیمت 80هزار تومان به چاپ رسیده است.

تحقیق و نظریه پردازی در زمینه عدالت اجتماعی، میدان وسیعی از مسائل و موضوعات را در بر می‌گیرد که برخی بر برخی دیگر، تقدم رتبی و منطقی دارند. کتاب حاضر معطوف به پاسخ به پاره‌ای پرسش‌های مهم مربوط به عدالت اجتماعی در رتبه سابق بر بحث در اصول عدالت و معیارها و مبناهای عدالت اجتماعی است. به تعبیر دیگر، در یک تقسیم بندی کلی، مباحث مربوط به عدالت اجتماعی را می‌توان به سه دسته چیستی، چرایی و چگونگی تقسیم کرد که از این میان، دو دسته اول در چارچوب تحقیق حاضر بررسی و واکاوی شده‌اند.

این نوشتار در چهار فصل سامان یافته است: فصل نخست که به چیستی عدالت اجتماعی می‌پردازد، پس از واکاوی برخی مباحث مربوط به مفهوم شناسی عدالت و جایگاه واقعی آن در نظریه پردازی عدالت به تبیین مراد از عدالت اجتماعی به ویژه نسبت آن با عدالت توزیعی و تطورات تاریخی می‌پردازد.

فصل دوم متمرکز بر چرایی و ضرورت عدالت اجتماعی و نظریه پردازی درباره تغییر آرایش مناسبات اجتماعی بر وفق هر گونه مدل و الگوی عادلانه است. ضرورت نظریه پردازی درباره عادلانه ساختن ساحت های مختلف حیات جمعی با انکارها و مخالفت‌هایی روبه‌رو است که در این فصل، درباره برخی از اصلی‌ترین ادله منکران آن بحث شده است. پاره‌ای مخالفت‌ها و انکارها درون سنت لیبرالیسم شکل گرفته و پاره‌ای در فضای تفکر اسلامی و شریعت گرایی نشئت گرفته است؛ از این رو بخش چشمگیری از این فصل، به بررسی نسبت شریعت و نظریه پردازی عدالت اختصاص یافته است.

بحث چرایی و ضرورت عدالت اجتماعی، به‌طور طبیعی با مسئله نسبت ارزش عدالت و دیگر ارزش‌ها و فضایل اجتماعی پیوند می‌خورد؛ بنابراین فصل سوم کتاب حاضر به تبیین مراد از ارزش‌های اجتماعی و جایگاه عدالت و نسبت آن با دیگر ارزش‌های اجتماعی اختصاص دارد. در انتهای این فصل نیز گذرا به جایگاه عدالت در میان فضایل جامعه سیاسی از منظر درون دینی پرداخته شده است.

فصل چهارم کتاب که در قالب نظریه‌ای با عنوان «نظریه ارزش اخلاقی فراگیر و خودبسنده عدالت» مطرح شده است، در واقع می‌کوشد اصلی‌ترین نکات مختار و مورد پذیرش نویسنده را در دو مبحث مهم چیستی و چرایی عدالت اجتماعی تجمیع و در قالب یک نظریه منسجم عرضه کند. این نظریه مشتمل بر سه رکن مفهومی، ارزشی و موضوعی است که در فصل چهارم به این سه رکن پرداخته می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...