مشکور و زبان‌های باستانی ایران | اعتماد


آثار استاد محمدجواد مشکور به سه گروه عمده تقسیم می‌شود: تاریخ اسلام و ایران، ادیان ایرانی در دوره اسلامی و همچنین مباحث زبانی و زبان شناختی. پیش از استاد مشکور، کتاب معروف «کارنامه اردشیر بابکان» از سوی پژوهشگران پارسی و اروپایی ترجمه و منتشر شده بود. در ایران نیز نخستین ترجمه این اثر توسط احمد کسروی صورت گرفت و در مجله ارمغان در سال 1307-1306 منتشر شد. پس از آن صادق هدایت در سال 1318 ترجمه بهتری از این تالیف به دست داد. استاد مشکور در سال 1329 ترجمه تازه‌ای از این اثر ارایه کرد و در سال 1369 مجددا این متن با تجدیدنظر منتشر شد. اهمیت این ترجمه از آن جهت بود که متن پهلوی کارنامه نیز همراه با آن منتشر شد و استاد مشکور این متن را با شاهنامه نیز مقایسه کرد و واژه‌نامه این متن پهلوی را در پایان اثر افزود.

محمدجواد مشکور

کارنامه اردشیر بابکان رساله‌ای نیمه حماسی و تاریخی و یادگاری از روزگار ساسانی است که به زبان پهلوی نگاشته شده و از شاپور پسر اردشیر و هرمز پسر شاپور نیز در آن به اختصار سخن رفته است. در این اثر استاد مشکور راجع به خود واژه «کارنامه» توضیح مناسبی را ارایه می‌کند و می‌نویسد «کارنامه» در لغت به معنای کار و هنر و صنعتی است که کمتر کسی تواند به آن دست یابد. در واقع کارنامه به معنای جنگ نامه و تاریخ جنگ‌ها نیز آمده و به اصطلاح کتابی است که در آن از کارهای برجسته و شگفت‌آور مردان بزرگ یا پهلوانان سترگ سخن رفته باشد. کلمه کارنامه بعدا در دوران اسلامی به صورت «کارنامج» معرب شده و به پادشاهان مختلف نسبت داده شده.

امروزه اما این را می‌دانیم که واقعا واژه «کار» به معنای جنگ، در متون پهلوی به کار رفته و بنابراین نظر استاد مشکور کاملا مورد تایید است. سبک و انشای محکمی که استاد در ترجمه این اثر به کار بردند، بسیار حائز اهمیت است. کارنامه فعلی که در دست داریم و کاری که استاد در این زمینه انجام داده، یکی از بهترین ترجمه‌هایی است که امروزه در دست هست و حقیقتا در آثاری که بعد از این توسط استادان دیگری نظیر استاد فره‌وشی و خانم دکتر باقری و برخی دیگر در این زمینه صورت گرفته، نکته‌ای که نشان‌دهنده اشکال یا ضعفی در ترجمه استاد مشکور باشد، دیده نمی‌شود.

اثر دیگر مشکور در این زمینه «گفتاری درباره دینکرد، مشتمل بر شرح بخش‌های دینکرد، تاریخ اوستا و ادبیات دینی پهلوی» است. ایشان این اثر را در سال 1325 تالیف کردند و آن را به استاد ابراهیم پورداوود، به مناسبت شصتمین سالگرد تولد ایشان، اهدا کردند. مشکور در پیشگفتار این اثر در بیان انگیزه خود از تالیف آن می‌نویسد که چون کتاب سوم دینکرد را به فارسی ترجمه کرده، بر آن شده که تا پیش از چاپ آن مقدمه‌ای در معرفی اوستا و متون ادبیات پهلوی بنگارد تا خواننده آن کتاب را با آگاهی و اشراف بیشتری مطالعه کند و نیز از فرهنگ باستان و معارف دیرین این سرزمین کهنسال فی‌الجمله معرفتی حاصل گردد و از روی خرد و دانش سر تعظیم به مفاخر گذشته و آثار نیاکان خویش فرود آرد.

ظاهرا با وجود انتشار این کتاب، مشکور نسبت به چاپ ترجمه دینکرد سوم که خودشان در مقدمه به آن اشاره کرده، اقدامی نکرده است. امروز برای ما هنوز جای سوال است که این اثر کجاست و امیدواریم که فرزندان استاد نسبت به یافتن این اثر و انتشار آن اقدام کنند که البته کاری بسیار سترگ و ارزشمند خواهد بود. منابعی که استاد مشکور در تالیف کتاب «نگاهی به دینکرد» به کار گرفتند، نشان‌دهنده آگاهی ایشان به منابع موثق و معتبر درباره زبان‌های ایران باستان و تسلط او به زبان‌های اروپایی است. البته پیش از ایشان متن کامل دینکرد همراه با ترجمه انگلیسی چاپ و منتشر شده بود.

استاد مشکور در آغاز اثر خود شرح مفصلی درباره دینکرد و نسخه‌ها و چاپ‌های آن به دست می‌دهند. بعد از آن به ایجاز به مباحث مربوط به دین و ادبیات ایران باستان می‌پردازند. این کتاب در زمان خود از تازه‌ترین پژوهش‌های زبانی و دینی که در ایران و بیرون از آن انجام شده، برخوردار بوده. مولف با اطلاع از زبان‌های فرانسه، انگلیسی و آلمانی، از آبشخور تازه‌ترین تحقیقات ایران‌شناسان بهره‌مند بوده. بنابراین حتی امروز نیز پس از گذشته بیش از 70 سال از تالیف این اثر، مطالب آن برای آشنایی با زبان و فرهنگ ایران باستان ارزشمند و حائز اهمیت است. با اطمینان می‌توان اذعان داشت که کشف و فراهم شدن اطلاعات علمی بسیار در طول این سال‌ها، خللی به ارزش این اثر وارد نمی‌کند.

مشکور کتاب «فرهنگ هزوارش‌های پهلوی» درباره زبان پهلوی را هم نگاشته است. استاد در سال 1346 فرهنگ هزوارش‌های پهلوی را تالیف کردند. ایشان پس از تدوین مقدمه‌ای بسیار جامع درباره سیر آرا و نظرات دانشمندان کتاب را به این ترتیب تنظیم کرده: جدول ترتیب حروف پهلوی، جدول الفبای پهلوی، متن فرهنگ پهلوی، فرهنگ هزوارش‌های پهلوی، هزوارش‌های پارتی و پارسیک، فهرست افعال و ضمائر و حروف در هزوارش، فهرست کلیه هزوارش‌ها و لغات پازند و سامی و اوستایی و عربی و پارسی. مشکور در مقدمه این کتاب نظریه‌ای تازه درباره چگونگی هزوارش ارایه کرده که امروز نیز مورد پذیرش صاحب‌نظران است. با وجود گذشت نیم سده از زمان تالیف این کتاب، مطالب آن از تازگی و استواری برخوردار است، به ‌طوری که هنوز تالیفی بهتر و موثق‌تر در این باره تالیف نشده است.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...