کتاب «اُنا در چرخش زمان» [Oona out of order] نوشته، مارگارت مونتی مور [Margarita Montimore] با ترجمه نوشین تاجیک منتشر شد.

اُنا در چرخش زمان» [Oona out of order]  مارگارت مونتی مور [Margarita Montimore]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «اُنا در چرخش زمان» نوشته مارگارت مونتی مور درباره چرخش زمان و رفتن به گذشته و آینده است. فرض کنید بیست سال در زمان به جلو رفته‌اید و آینده خود را دیده‌اید، حالا دوباره به عقب بر می‌گردید. آیا تصمیمات خود را عوض می‌کنید؟ ‌خوب، خواندن کتابی که جز بیست کتاب برتر سال آمازون شده خالی از لطف نبود؛ اما انتخاب یک کتاب علمی – تخیلی برای ترجمه که طرفداران خاص خودش را دارد می‌شود گفت یک جور ریسک کردن بود؛ اما اُنا در چرخش زمان یک کتاب فوق‌العاده است با داستانی چالش‌برانگیز که هر خواننده‌ای را به فکر فرو می‌برد.

شب سال نو میلادی 1982 است و اُنا لاکهارت نوزدهمین تولد خود را جشن می‌گیرد؛ اما در نیمه‌شب ناگهان از هوش می‌رود و به عنوان یک جوان 19 ساله که در بدن یک خانم 51 ساله گیر افتاده از خواب بیدار می‌شود و بدین ترتیب زندگی خارج از نظم زمانی او آغاز می‌شود. در اول ژانویه هر سال او در سال دیگری از زندگی خودش بیدار می‌شود. هر سال چالش‌های خاص خود را دارد. هر سال دستاوردها، دوستان و اشتباهات خود را به همراه دارد و در پایان هر سال نامه‌ای برای خود می‌گذارد تا به او کمک کند سال جدید را آغاز کند. هر جهش زمانی مزایا و معایب خود را دارد، چیزهایی به دست می‌آورد و چیزهایی را از دست می‌دهد. آیا می‌شود قدر جوانی را دانست؟ آیا اگر به گذشته برگردید قدر جوانی خود را بیشتر می‌دانید؟ این کتاب نگاه عمیقی به سرنوشت، عشق و خانواده دارد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
«زنجیر گردنبندش را میان انگشتانش کشید، نور خورشید روی چرخ‌دنده‌های طلایی‌اش باز می‌تابید. در ابتدا سال‌های ازدست‌رفته عذاب بود و مرگ‌های زودهنگام غیرقابل‌تحمل؛ و وقتی زمان ازدست‌رفته به وی بازگردانده می‌شد همه‌چیز مثل گذشته نبود. همیشه چیزی یا کسی را از او گرفته بود؛ اما زندگی او یک سیستم کنترل و تعادل داشت، بدبختی و خوشبختی از هم سبقت نمی‌گرفتند. حتی در این روز غم‌افزا، دل‌خوشی‌های پنهان منتظر بودند تا اندوه او را جبران کنند. فقط باید با گشاده‌رویی صبر می‌کرد. درهرصورت آونگ ساعت برای اُنا به دو طرف حرکت می‌کرد. سال آینده چهره‌اش در آن آینه ممکن بود پیرتر یا جوان‌تر شود.»

کتاب «اُنا در چرخش زمان» نوشته، مارگارت مونتی مور با ترجمه نوشین تاجیک به قیمت 75 هزار تومان از سوی انتشارات امتیاز راهی بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...