«معنای سفر» [The Meaning of Travel LIB/e: Philosophers Abroad] کتابی صرفا برای گردشگران نیست. بیشتر فصول این کتاب 256 صفحه‌ای درباره تاثیری است که مقوله سفر بر فیلسوفان گذاشته است. بنابراین می‌توان گفت که این اثر برای کسانی که به تاریخ ایده‌ها علاقمندند، بسیار جذاب و جالب توجه خواهد بود.

معنای سفر» [The Meaning of Travel LIB/e: Philosophers Abroad]  امیلی توماس [Emily Thomas]

در میانه شیوع یک بیماری همه‌گیر به نظر بسیاری چه‌بسا بدترین زمان برای انتشار کتابی درباره فلسفه سفر باشد. با این همه، امیلی توماس [Emily Thomas] مطمئنا پیش‌بینی نمی‌کرد که کتابش در این شرایط منتشر شود. هرچند که انکار نمی‌توان کرد که چه‌بسا دوران فعلی بهترین زمان برای فلسفه‌بافی درباره سفر باشد: اکنون زمانی است که در حال سفر نبوده و کاری به بستن چمدان‌ها یا رزرو کردن پرواز نیستیم و بنابراین چندان ذهن‌مان درگیر نکات کاربردی سفر نیست. کتاب «معنای سفر» به خواننده کمک می‌کند تا نگاهی متفاوت به معنای سفر کردن بیندازد، آن هم در میانه قرنطینه‌ها و تعطیلی‌های گوناگون.

اما «معنای سفر» کتابی صرفا برای گردشگران نیست. بیشتر فصول این کتاب 256 صفحه‌ای درباره تاثیری است که مقوله سفر بر فیلسوفان گذاشته است. بنابراین می‌توان گفت که این اثر برای کسانی که به تاریخ ایده‌ها علاقمندند، بسیار جذاب و جالب توجه خواهد بود. توماس در اثرش مخاطبان گسترده‌ای را هدف قرار می‌دهد. وی برای توضیح مفاهیمی مانند متافیزیک زمان زیادی صرف کرده و از طریق آزمون‌های گوناگون و ایده‌های اولیه متفکری چون لاک دست به بررسی آن می‌زند. البته این بدان معنا نیست که کتاب مذکور مقدمه‌ای است بر فلسفه و خود کتاب نیز چنین هدفی ندارد. کسانی که با فلسفه آشنایی دارند نیز همچنان می‌توانند از این اثر لذت ببرند. اتفاقا کسانی که درک خوبی از فلسفه دارند مخاطبان اصلی توماس هستند، چراکه او امیدوار است اثرش به علاقه‌مندی به فلسفه سفر دامن بزند.

در فصل نخست با عنوان «چرا فیلسوفان به سفر اهمیت می‌دهند؟»، توماس طرحی را برای فلسفه سفر ارائه می‌دهد. بسیاری ممکن است پس از خواندن این کتاب تعجب کنند که چرا چنین موضوعی در قالب یک رشته تحصیلی ارائه نشده است. نکته جالب‌توجه کتاب توماس این بوده که علاوه بر بررسی تاثیری که سفر بر فیلسوفان گذاشته، این اثر درباره سفر و همچنین اهمیت چنین شکلی از تفکر سخن می‌گوید. به گفته نویسنده، تامل فلسفی درباره سفر می‌تواند تجارب ما از آن را بالا ببرد.

همان‌گونه که توماس استدلال می‌کند، این امر «می‌تواند به ما کمک کند تا درباره سفرهایمان عمیق‌تر فکر کنیم» و این امر «لذت و قدردانی ما از آن‌ها را بالا می‌برد.» (ص3). نویسنده همچنین درباره اهمیت سفر کردن نیز سخن می‌گوید. به گفته او، سفر «ما را در تماس با دیگری قرار می‌دهد و این امر سبب می‌شود تفکر گسترش پیدا کرده و از تعصبات‌مان کاسته شود.» (ص 3)


نویسنده در ادامه تحقیقاتش را برای درک فلسفه سفر به نقشه‌ها معطوف می‌کند. به گفته وی، نقشه‌ها می‌توانند الهام‌بخش سفر باشند و همجنین همچو ابزاری ضروری برای سفرهای ما عمل می‌کنند. نویسنده همچنین استدلال می‌کند که نقشه‌ها به طور شفاف اطلاعات جغرافیایی را ارائه و منتقل نمی‌کنند. توماس رد این رابطه از کار برایان هارلی استفاده می‌کند تا استدلال کند که نقشه‌ها ابزارهایی بلاغی هستند که می‌توانند بر نحوه تفکر ما درباره جهان تاثیر بگذارند.

فرانسیس بیکن نخستین فلیسوفی است که توماس درباره تاثیر سفر بر او داد سخن می‌دهد. نویسنده در فصل سوم نشان م‌دهد که چگونه سفر بخش مرکزی پروژه بیکن بود برای اصلاح علوم. بیکن دیگران را متقاعد کرد که افزایش دانش مستلزم حضور در جهان است. این امر الهام‌بخش بنیانگذاران انجمن سلطنتی بریتانیا بود. این اظهارات همچنین بر کسانی چون چارلز داروین نیز تاثیر گذاشت. آنچنان که نویسنده این کتاب متذکر می‌شود، این سفرها به افزایش محبوبیت ادبیات سفر انجامید.

در فصل چهارم، توماس تاثیر این ادبیات را بر جان لاک بررسی می‌کند، از جمله افکار او درباره حکومت، ایده‌های ذاتی و حتی غیرقابل‌درک بودن ذات راستین. وی همچنین پای رنه دکارت را نیز وارد بحث می‌کند که سفرش‌هایش به نظر او منجر به تردیدهایی شد که پروژه فکری‌اش را شکل داد.

فصل پنجم «چرا گردشگری آغاز شد؟» نام دارد و در آن از سفرهای بزرگی نام می‌برد که به دور جهان آغاز شد. نویسنده در این بخش از سفر برای لذت صرف سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که در روزگار گذشته البته این ماجراها چندان برای گردشگران اولیه لذت‌بخش نبود.

فصل هفتم به کوه‌ها می‌پردازد و باب نظریه‌های فلسفی درباره فضا را باز می‌کند. فصل هشتم نیز سراغ موضوع «امر متعالی» می‌رود و این گمانه‌زنی که چنین نظریه‌هایی الهام‌بخش سفرهای بیشتری شدند.

آنگونه نویسنده متذکر می‌شود: «فیلسوفان نوعی شخص از تجربه را انتخاب کرده و برچسب متعالی را بر آن زدند و همین امر باعث شد که مردم چیزهایی را پیدا کنند که بیانگر این رویکرد باشد.» (ص 137)

«معنای سفر»، نوشته امیلی توماس در 256 صفحه از سوی انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شده است و ایمان خدافرد مشغول ترجمه آن است.

ایبنا

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...