رمان «دختر آن‌سوی آینه» نوشته آلیستا آقائی توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

دختر آن‌سوی آینه آلیستا آقائی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، در این‌کتاب که داستانش در گروه «رمان‌ژانر» جا دارد، مخاطب با دنیایی روبروست که در آن، دیگر تصویری در آینه دیده نمی‌شود. سایه‌ها، جهان آن‌سوی آینه را تسخیر کرده‌اند و دیگر آینه‌ها حکم گذرگاهی را برای ورود مرگ و تباهی به دنیای آدم‌ها دارند.

بازماندگان جهان آن‌سوی آینه که زمانی تصویر آدم‌ها بوده‌اند، با عبور از گذرگاه، به این‌سو پناه آورده‌اند تا شاید از نابودی به دست سایه‌ها در امان بمانند. در نتیجه جنگی بزرگ در می‌گیرد؛ جنگی که به یک آخرالزمان ختم می‌شود. پس از گذشت ۶ سال، زمین و ساکنانش با وضعیت جدید کنار آمده‌اند و به ثباتی نسبی رسیده‌اند. البته نه تمام دنیا، نه تمام ساکنانش...

شخصیت اصلی رمان «دختر آن سوی آینه» بلورا نام دارد که تنها فردی است که همچنان تصویر خود را در آینه می‌بیند و چسبندگی میان او و تصویرش از بین نرفته است. بلورا برای فرار از گذشته‌ تلخ خود و پرده برداشتن از راز دختر آن‌سوی آینه، ناچار می‌شود به دنیای آشوب‌زده سفر کند، اما حقیقت فراتر از چیزی است که او تصور می‌کند...

این‌کتاب با ۵۰۴ صفحه و قیمت ۱۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...