کتابخانه روستای «ابویسان» در استان خراسان رضوی که از سال 1357 دایر شده، از سال 1386 تولدی دوباره یافته و ردپای اعضای آن در عمده جشنواره‌ها و برنامه‌های کشوری دیده می‌شود.

کتابخانه روستای «ابویسان»

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، شهرستان جغتای در غربی‌ترین نقطه استان خراسان رضوی واقع شده است. این شهرستان حدود 50 روستا دارد و روستای «ابویسان» با حدود 200 خانوار و 700 نفر جمعیت از روستاهای بخش هلالی است. فعالیت کتابخانه ابویسان به اوایل انقلاب و سال 57 برمی‌گردد که به همت جوانان روستا و جهاد سازندگیِ وقت فعالیتش را شروع ‌می‌کند و در طول سال‌های متمادی فراز و فرودهای بسیاری را پشت سر می‎‌گذارد؛ گاهی تعطیل، گاهی نیمه‌تعطیل و گاهی فعال بوده‌ است.

این کتابخانه با تعدادی قفسه و کتاب‌های خاک‌خورده، درواقع بخش الحاقی به مسجد روستا بود اما از سال 1386 کتابخانه با همت دوباره جوانان روستا تولدی دوباره یافت و فعالیت‌های آن سمت‌وسوی تازه‌ای گرفته است. با خانم ابویسانی کتابدار کتابخانه روستا که در شناسنامه اسمش زینب است اما با نام «هانیه ابویسانی» در میان اهالی شناخته شده است و کارشناسی رواشناسی و کارشناسی ارشد کتابداری دارد، در خصوص این کتابخانه به گفت‌وگو نشستیم.

چشم‌انداز فعالیت‌هایتان از سال 86 چه چیزی تعریف شد؟

معرفی فعالیت‌های این کتابخانه در سطحی فراتر از روستا و همچنین نهادینه‌شدن فرهنگ مطالعه در خانواده‌ها، دو اصل مهمی بود که برای مجموعه تعریف کردیم. از سال 86 سعی بر آن شد که منابع کتابخانه غنا پیدا کند، در حال حاضر تعداد اعضای فعال کتابخانه 568 نفر است و تعداد کتاب‌های موجود بیش از 8000 جلد است.

در خصوص عناوین کسب شده توسط این کتابخانه بگویید.

سه رتبه مهم کشوری تاکنون داشتیم؛ قرار گرفتن در جمع 10 روستای برگزیده دوستدار کتاب در سال 93، کسب مقام اول جام باشگاه‌های کتابخوانی کودک و نوجوان کشور در سال 96 و کسب مقام اول جام باشگاه‌های کتابخوانی کودک و نوجوان کشور در بخش استمرار در سال 97.

برای ارتباط بهتر و آشنایی اعضا با نویسندگان چه کارهایی کرده‌اید؟

تلاش‌هایی برای ارتباط با نویسندگان داشتیم، مثلا در سی و یکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران حضور پیدا کردیم و در غرفه‌مان میزبان 10 نویسنده مهم و برتر بودیم؛ هوشنگ مرادی کرمانی، فرهاد حسن‌زاده، مهدی رجبی، داوود امیریان، حمیدرضا شاه‌آبادی، جعفر توزنده‌جانی، محمد طلوعی، کیوان عبیدی آشتیانی و مهشید مجتهدزاده در غرفه کتابخانه «ابویسان» حضور پیدا کردند. یا مثلا طرح کاشت گلدان برای نویسنده‌ها را داشتیم. ساخت گلدان‌ها با مواد بازیافتی برای احترام به طبیعت و تقدیم به نویسنده‌های عزیز را داشتیم. جشن بادبادک‌ها را هم داشتیم که در آن اعضای کتابخانه بادبادک ساختند و نام نویسنده‌هایی را که کتاب‌هایشان را خوانده بودند، روی بادبادک‌ها نوشتند و بر فراز آسمان کتابخانه روستا به پرواز درآوردند. یکی دیگر از طرح‌هایمان برای ارتباط با نویسنده ساخت کارت پستال به مناسبت روز نویسنده بود. در این کارت‌پستال‌های دست‌ساز با استفاده از عنوان کتاب‌های نویسندگان، متن تبریکی برای آنان نوشته شد و از طریق انجمن نویسندگان کودک و نوجوان به دست نویسنده‌ها رسید.

نویسندگان هم تا حالا به روستای شما آمده‌اند؟

بله دعوت از نویسندگان و حضور آن‌ها در ابویسان بسیار مورد استقبال اهالی و بچه‌ها قرار می‌گیرد، تاکنون آقایان جعفر توزنده‌جانی، محمد طلوعی، علی‌اصغر سیدآبادی، داوود امیریان و خانم‌ها مژگان کلهر، آتوسا صالحی، لاله جعفری، زهرا موسوی به کتابخانه‌ی ما آمده‌اند و امیدوارم میزبان نویسندگان دیگری نیز باشیم.

حضورشان تاثیری هم دارد؟

حضور نویسندگان و فعالان عرصه کتاب و کتابخوانی اتفاق بسیار مهمی برای یک کودک و نوجوان روستایی محسوب می‌شود. پیدا کردن چشم‌اندازی تازه و وسیع و نگاهی گسترده به دنیا و کشف زیبایی‌های تازه از لابه‌لای کتاب‌ها و گفت‌وگو، لحظه‌های بسیار مهمی در زندگی آنان است که نیاز به تقویت و حمایت دارد. برنامه‌ریزی برای حضور نویسندگان در بین قشر نوجوان یک نیاز فرهنگی جامعه امروز است. حتی حضور هرازگاهی در مدارس و در کلاس‌های انشاء، قطعا حمایت و هزینه مسئولان می‌تواند باعث ثبت لحظه‌های فرهنگی عظیمی در بین کودکان و نوجوانان شود.

در سطح روستا هم برای کتابخوانی طرحی داشتید؟

یک طرح داشتیم به این صورت که بریده‌هایی از کتاب‌هایی تهیه کردیم و به فروشندگان سطح روستا دادیم تا آن‌ها را در باکس خرید مردم قرار دهند و مردم از این طریق با کتاب آشنا شوند. در مدرسه هم تابلوی کتاب طراحی کردیم و با هماهنگی با مسئولان مدارس اعضای باشگاه و کتابخانه بریده‌ای از کتاب‌ها، معرفی کتاب‌ها و معرفی نویسنده‌ها را به صورت هفتگی در برد مدارس درج می‌کردند. در ادامه این طرح اعضای کتابخانه، رابط کتابخانه و دوستان کتابخوانشان در رساندن کتاب و تعمیم فرهنگ مطالعه سهیم بودند.

و در خارج از روستا؟

با توجه به فعالیت‌هایمان در سایر روستاهای شهرستان گاهی حضور پیدا می‌کنیم و معرفی کتاب به کودکان و نوجوانان روستا، کتابخوانی و اجرای نمایش برای آنان، بازی با کتاب و ترغیب به عضویت در کتابخانه و غنی‌سازی اوقات فراغت برای حدود 6 روستای دیگر داشتیم.

قاعدتا این برنامه‌ها برای قبل از کرونا بوده است. در این حدودا دو سال چه کردید؟

سعی کردیم فعالیت کتابخانه شهدای ابویسان در سال 1399 و امسال در ایام کرونا تا جایی که امکان داشت قطع نشود. استمرار ارتباط با نویسندگان، ناشران، مترجمان و فعالان حوزه کتاب جهت اهدای کتاب به کتابخانه را حفظ کردیم و در این مدت 700 جلد کتاب از این طریق دریافت کردیم. ترغیب اعضای کتابخانه به شرکت در مسابقات فرهنگی در سطح ملی و استانی و شهرستانی را با قدرت ادامه دادیم و نتایج خوبی هم گرفتیم. در جشنواره رضوی یک برگزیده کشوری در بخش نقاشی و 8 برگزیده استانی داشتیم. در پویش نامه به نویسنده 8 برگزیده کشوری داشتیم. در پویش نقاشی ما کرونا را شکست می‌دهیم 4 برگزیده کشوری، در پویش خانواده کتابخوان 3 برگزیده کشوری و حدود 80 نفر شایسته تقدیر، در مسابقه امر به معروف و نهی از منکر یک برگزیده کشوری، مسابقه کتابخوانی صعود چهل‌ساله یک برگزیده کشوری از اعضای کتابخانه روستای ابویسان بودند.

در فضای مجازی هم فعال بودید؟

فعالیت‌های فرهنگی در فضای مجازی داشتیم. شبانه‌های کتاب در سطح کانال‌های خبری و پربازدید شهرستان مانند 80 معرفی کتاب و نویسنده داشتیم. برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب جهت معرفی منابع، نشست کتابخوان مجازی ویژه اعضا و تلاش برای حفظ و جذب اعضای جدید به طور مستمر و شعرخوانی و قصه‌خوانی 130 عضو کتابخانه انجام دادیم.

کتابخانه روستای «ابویسان»

در حوزه ادبیات کهن هم برای اعضا اقدامی انجام دادید؟

سعدی، مولانا و حافظ پای ثابت برنامه‌های ما هستند. در این مدت برنامه شب‌هایی با حافظ (تفالی به دیوان حافظ برای گروه ویژه کتابخانه) در کنار غزل‌های مولوی (درج غزلی از مولانا به منظور آشنایی اعضا با اشعار و افکار مولانا) و تفرجی در گلستان و بوستان (ارسال حکایتی از گلستان و بوستان در گروه و توجه به نکته‌های اخلاقی، اجتماعی و انسانی آن) را اجرا کردیم.

با چه مشکلاتی روبرو هستید؟

مشکل اصلی اغلب روستاها عدم دسترسی راحت به کتاب‌هاست. کتابخانه‌های روستایی اغلب کوچک و فاقد کتاب‌های تازه چاپ هستند و امکان خرید کتاب هم برای همه افراد میسر نیست. ایجاد تسهیلات ویژه برای کتابخانه‌های روستایی و تامین منابع این گونه کتابخانه‌ها نیازی ضروری است. همچنین وجود برنامه‌هایی همچون روستاهای دوستدار کتاب و جام باشگاه‌های کتابخوانی فرصت مغتمی برای روستائیان جهت عرضه اندام بود که حتما می‌تواند به دیده شدن فعالیت‌ها و اعضای فعال در روستاها کمک کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...