رمان «اینگرید، نازنین آلمانی»، اثر جمال میرصادقی در مدت کوتاهی به چاپ دوم رسید.

اینگرید، نازنین آلمانی جمال میرصادقی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، نشر آواهیا از مجموعه آثار جمال میرصادقی، رمان «اینگرید، نازنین آلمانی» را برای بار دوم منتشر و روانه بازار کتاب کرده است.

رمان اینگرید، نازنین آلمانی داستان مردی است که از همسر آلمانی خود جدا می‏‌شود و در طول رمان، خاطرات آشنایی و جدایی را با خود مرور می‏‌کند. در این بین با دختری آشنا می‏‌شود و مسیر زندگی هر دو تغییر می‌‏کند.

در قسمتی از این کتاب که در پشت جلد نیز منتشر شده، می‌‏خوانیم:
«‌امروز جلوی منو گرفتن و می‏‌خواستن منو با زور با خودشون ببرن. دیروز هم مدرسه‌ ما رو بستن. دوست‏‌های من هم رفتن. من که نمی‏‌تونم صبح تا شب خونه بمونم و آشپزی کنم. یا با من می‌‏آی یا من می‏‌رم.»
چشم‏‌هاش پُر از برق شده بود. دستش را تکان می‏‌داد.
« این‏‌جوری نمی‏مونه، درست می‏‌شه اینگرید.»
«چی درست می‌‏شه؟ روز به روز بدتر هم شده. جواب منو ندادی یا با من می‌‏آی یا من می‏‌رم.»
« من هم اگه بیام اون‏جا باید آشپزی کنم. استاد ادبیات فارسی به چه دردشون می‌‏خوره؟»
«‌پس می‌‏تونی حال منو بفهمی آقا. معلم زبان آلمانی به چه دردشون می‏‌خوره؟»
شب که به خانه آمد، یادداشتی رو میز اتاق‌شان بود:
«‌من می‏روم خانه روث.»
تقاضای طلاق کرده بود...»

جمال میرصادقی زاده اردیبهشت 1312، داستان‏‌نویس و داستان‌‏پژوه است و تاکنون بیش از 70 جلد کتاب در این حوزه به چاپ رسانده است. او اکنون در موسسه فرهنگی هنری سپندار جاودان خرد، ادبیات داستانی تدریس می‌‏کند و به عنوان رییس مدرسه داستان سپندار نیز با آن موسسه همکاری دارد. تمامی آثار اخیر او نیز در نشر آواهیا از مراکز وابسته به هلدینگ سپندار منتشر می‌‏شود.

چاپ دوم رمان اینگرید، نازنین آلمانی در 136 صفحه با جلد شومیز و بهای 28 هزار تومان از سوی نشر آواهیا منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...