Loading
47شیوه روایت داستانی... شیوه آشنایی‌زدایی، شیوه بازگشت به گذشته، شیوه پروستی، شیوه تكه‌گذاری (كولاژ)، شیوه حقیقی و مجازی، شیوه داستان خطی و غیرخطی، شیوه خودگویی، شیوه داستان در داستان، شیوه رمزی، شیوه ضدداستان، شیوه ضمنی، شیوه طنزآمیز... رمان‌های فارسی نیز چون شوهر آهوخانم، سووشون، كلیدر، همسایه‌ها و درازنای شب به شیوه خطی روایت شده‌اند... ...
سنگ بزرگ علامت نزدن است. اولین بار نمی توان راه درازی را یک شبه پیمود... نوشتن نوعی ایثار است و همه چیز خود را باید برای آن داد... به تخیل‌تان برای غنا بخشیدن به رمان، بال و پر بدهید... ویژگی های روانشناختی شخصیت ها متفاوت است، قشرها و طبقه های اجتماع و... به طرحی فکر کنید که از تجربه ها و مشاهده های شما سرچشمه گرفته باشد. ...
مهدی چند روز پس از دستگیری و دیدن شکنجه، آزاد شده و در بیمارستان بستری است... مهدی در بیمارستان می‌میرد. دوستان و خانواده او، در حالی که نفرت شدیدی از دستگاه حاکم سراسر وجودشان را گرفته، تصمیم می‌گیرند، هر یک به گونه‌ای، راه مهدی را ادامه دهند... روشنفکران کافه نشین و ترس‌خورده، همگی پس از مرگ مهدی، متحول می‌شوند و آتشی که در وجود مهدی شعله کشیده بود،‌ جان آن‌ها را نیز به آتش می‌کشد. ...
در حال بارگزاری ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...