چهاردهمین شماره ماهنامه سه‌نقطه (مکتوب طنز + جد فارسی) منتشر شد. «شرح ماجرای طبخ و سِرو و صَرف در طریقت طعام» عنوان پرونده شماره چهاردهم سه‌نقطه است.

سه نقطه؛ غذا و اینکه آدمی خرس است یا پلیکان؟

به گزارش کتاب نیوز به نقل از فارس،‌ پرونده غذا به سه بخش تقسیم شده؛ بخش نخست شامل تأملاتی درباره ماهیت غذا و اصل غذاخوردن است، «و آن لقمه جبرانی» نوشته کورش علیانی، «این بی‌هنر پیچ‌پیچ» از پرستو صاحبی، «گرسنگی‌ام هنوز آنجا بود» نوشته معین ابطحی، «آدمی خرس است یا پلیکان؟» از محمدحسین افخمی، «چهار درشت نثار روح پزنده و خورنده» نوشته افشار مقدم نوشته‌های بخش نخست پرونده غذا را تشکیل می‌دهند.

دسته دوم نوشته‌های پرونده به انواع و اقسام غذا و نحوه مواجهه آدم‌ها با غذا می‌پردازد. «اِوری فود یا همه چیز درباره خوردن» نوشته بلندی است از مریم حسن‌نژاد که درباره انواع غذاهای ایرانی از غذاهای برنجی تا غذاهای نانی، چند بزنگاه مهم در غذای ایرانی، نقد افسانه‌های رایج درباره غذا، تأملی در غذاهای وارداتی و... . «کوفتت بشه به حق علی» نوشته مریم نظام‌دوست درباره شوآف کردن با غذاست، «هشتگ آب‌مغز ترند شده» از رضا سعیدی ورنوس فادرانی درباره غذابازهای حرفه‌ای در شبکه‌های اجتماعی است، «نپرس فقط بخور» گریزی معناشناختی است به نام‌های عجیب منوی کافه‌ها و رستوران‌ها از مسعود میر، «دانشجو بیدار است، از گوشت خر بیزار است» از میلاد ملاعبدالوهاب شرح و تفسیر غزلی از حافظ درباره غذاست.

نوشته‌های بخش سوم پرونده با مطلب «یک وسیله کمک‌آموزشی» از هادی مقدم‌دوست آغاز می‌شود که به تأمل درباره دلایل غذاخوردن پرداخته است. سید اکبر میرجعفری از تجربه‌های خود درباره حذف و اضافه‌های غریب در غذاها نوشته، احسان رضایی درباره حالات و عادات غذایی مشاهیر ادبیات گفته. مطلب علیرضا محمودی نیز مرثیه‌ای است برای کباب کوبیده.

پایان‌بخش پرونده غذا پنج تک‌نگاری درباره غذاهای ایرانی به قلم محمد طلوعی است؛ کباب و آبگوشت و قیمه و قرمه‌سبزی و نیمرو پنج گنج سفره ایرانی‌اند که ذکرشان به تفصیل در این تک‌نگاری‌ها رفته.

اعلانات علی‌اکبر قاضی‌زاده و شکوه علفزار از رضا دباغی و زرد عمیق زهرا درمان از نوشته‌های کرسی آزادنویسی سه‌نقطه‌اند.

تهرانشهر بخش ویژه سه‌نقطه برای شهر تهران است. در تهرانشهر شماره ۱۴ احسان حسینی‌نسب در نوشته‌ای با عنوان «آشوویتس، ته شهباز جنوبی» از محله کودکی خود نوشته و محسن فرجی نیز در «خانه‌های خوشبختی که از پنجره‌هایشان بوی خوراک می‌آید» از نخستین مواجهه‌های خود با تهران گفته است. سعید مروتی در سلسله نوشته‌های خود درباره تصویر تهران در سینمای ایران به سراغ «خداحافظ رفیق» امیر نادری رفته. نوشته مریم حسن‌نژاد نیز درباره تفریحات ساده زندگی شهرنشینی در مرکز تهران است.

تاریخچه‌ قدیمی‌ترین رستوران‌های تهران، اطلاعاتی که درباره غذاهای ایرانی نمی‌دانیم، آداب و عادات غذاخوردن ایرانی، آماری از رستوران‌رفتن ایرانیان و روایتی از کتاب‌ آشپزی رزا منتظمی و نجف دریابندری مطالب بخش «نیم‌خط» شماره ۱۴ سه‌نقطه‌اند.

چهاردهمین شماره «سه‌نقطه» به مدیرمسئولی امید مهدی‌نژاد و سردبیری مرتضی کاردر و مدیریت هنری محمد صمدی، به قیمت ۳۴ هزار تومان در کتابفروشی‌ها و دکه‌ها و فروشگاه‌های آنلاین عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...