"خجسته کیهان" ترجمه کتاب "درباره ادبیات" شامل مقالاتی از "اومبرتو اکو" درباره نوشتن، تاثیرپذیری از بورخس و... را به ناشر سپرد.

مقالات این کتاب با استفاده از یادداشت‌های اکو در کتاب‌های مختلف گردآوری شده و قرار است توسط نشر نگاه منتشر شود. عناوین مقالاتی که در این اثر آمده عبارت اند از: مه در منطقه والوآ، نروال که بود؟، "سیلوی" اثر ژرار دونروال، بورخس و نفوذ نگران کننده اش، درباره بعضی کارکردهای ادبیات، اسکار وایلد؛ تناقض گویی و کلمات قصار، چگونه می‌نویسم.

"ژرار لابرونی" (1855- 1808) معروف به "دو نروال" که در منطقه والوآ بزرگ شد، دستمایه سه نوشتار نخست این کتاب است. اشعار و قصه‌های او بر روابط متقابل میان رویا و زندگی استوار است و از اینرو پیشاهنگ آثار بودلر، مالارمه و سوررئالیست‌ها به شمار می‌رود.

اومبرتو اکو در مقاله "ا و نفوذ نگران کننده‌اش" درباره مفهوم نفوذ یا تاثیرگذاری گفتگو که در نقد، تاریخ ادبیات و روایت شناسی اهمیت فراوان دارد سخن گفته است. او در این نوشته، نفوذ و تاثیرگذاری را مفهومی خطرناک خوانده و سعی کرده است آن را توضیح دهد.

وی سپس به عواملی چون قصد نویسنده، قصد اثر، قصد خواننده و قصد بینامتنی می پردازد و به سه تیپ یا سه گونه رابطه خود با بورخس اشاره می کند: "حالتی که به تاثیر بورخس آگاه بوده ام، حالتی که نسبت به آن آگاهی نداشته ام اما خوانندگانم گفته اند بطور ناخودآگاه تحت تاثیر بورخس بوده ام و حالتی که بدون درنظر گرفتن سرچشمه های قبلی و جهانی بودن بینامتنیت، تاثیرات سه گانه را دوگانه می پنداریم؛ منظورم گستره آگاهی بورخس از طریق خواندن و دسترسی به جهان فرهنگ است."

به گزارش مهر، مقاله "چگونه می‌نویسم" او نیز به شیوه و طرز کار نوشتن اکو به زبان خودش و مروری بر داستان‌های او در سبک‌های مختلف اختصاص دارد. در این مقاله عناوینی چون "نویسنده و خواننده"، "رایانه و نوشتن"، "چگونه می‌نویسم"، "محدودیت‌ها و زمان"، "استثنای بودولینو"، "از جهان به سبک"، "پیش از هر چیز ساختن یک جهان"، "جستارنویس و روایتگر"، "از کجا آغاز کنیم؟" و... به چشم می‌خورد.

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...