«ساداکو و هزار درنای کاغذی» [Sadako and the Thousand Paper Cranes] به قلم النور کوئر [Eleanor Coerr] ۴۰ ساله شد.

ساداکو و هزار درنای کاغذی [Sadako and the Thousand Paper Cranes] به قلم النور کوئر [Eleanor Coerr]

به‌گزارش آنا، این کتاب که نخستین بار در سال ۱۳۵۹ از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به دست مخاطبان ایرانی رسیده است، هم‌اینک برای چهاردهمین بار بر روی پیشخوان کتاب‌فروشی‌ها قرار گرفته است.

ساداکو ساساکی به دلیل تشعشات اتمی به سرطان خون مبتلا شده است و در یک آسایشگاه بستری است. او در این مدت سرگرمی جالبی برای خودش پیدا می‌کند و ۱۰۰۰ درنای کاغذی می‌سازد. او قرار است با این کار و به‌خاطر باور به یکی از افسانه‌های قدیمی به آرزویش برسد: «چشمان ساداکو پر از اشک شد. این نهایت خوبی و مهربانی چی‌زوکو بود که برایش یک طلسم خوش‌بختی آورده بود، آن هم از طرف کسی که خودش اصلاً به چنین چیزهایی اعتقاد نداشت. ساداکو،‌ درنای طلایی را در دستش گرفت و برای خود آرزوی سلامتی کرد. آن‌وقت با انگشتانش پرنده‌ی کاغذی را لمس می‌کرد، ‌احساس کرد که شعله‌ی امیدی در دلش تابیده است. این شعله‌ی امید را به فال نیک گرفت.»

در توضیح‌های این کتاب به تاثیرات ساداکو بر فرهنگ ژاپن اشاره شده است: «در سال ۱۹۵۸، در پارک صلح شهر هیروشیما، از روی مجسمه‌ای پرده‌برداری کردند. آن مجسمه ساداکو بود که با بازوانی گشوده، در حالی‌که یک درنای طلایی در دست دارد، روی کوهی از سنگ مرمر ایستاده بود. به افتخار ساداکو، انجمنی تاسیس شد که اعضای آن هنوز هم هزار درنای کاغذی می‌سازند...»

یادآوری می‌شود این کتاب که برگزیده اولین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران نیز شده است با تصویرگری رونالد هیلمر و ترجمه مریم پیشگاه تاکنون در ۲۵۰هزار و ۵۰۰ نسخه فارسی به فروش رفته و در چهاردهمین چاپ در شمارگان ۲هزار و ۵۰۰ نسخه به دست مخاطبان بالای ۱۵ سال رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...