مستند داستانی و تاریخی «چریک» شامل خاطرات جانباز حسین فاضلی به قلم حمید فاضلی منتشر شد.

خاطرات پدر چریک به قلم پسر جانیاز حسین فاضلی

به گزارش فارس، مستند داستانی و تاریخی «چریک» شامل خاطرات جانباز حسین فاضلی به قلم حمید فاضلی منتشر شد.

بر اساس این گزارش، حسین فاضلی از سال ۱۳۶۰ الی ۱۳۶۷ در جبهه‌های حق علیه باطل حضور فعال داشته و همچنین، از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۰ در شهرک مرزی سومار مرزبانی کرده و به همراه نیروهای UN، خطوط مرزی کشور را کنترل می‌کردند.

حسین فاضلی که در کتاب «چریک» با نام «محمدرضا» معرفی شده است، تا سال ۱۳۶۴ خدمه تانک بود و بعد به عنوان فرمانده دسته شناسایی گردان ۲۳۱ تانک ارتش منصوب می‌شود. او روزهای بسیار دشواری را در خاک عراق سپری کرده و شناسایی عملیات‌های بسیاری را بر عهده داشته است. فاضلی در سال ۱۳۶۶ در دوره‌های استادی چریک و ضد چریک ارتش شرکت کرد و از آن پس در مناطق عملیاتی با نام «حسین چریک» شناخته می‌شد.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

فشنگ‌گذار دوید به سمت تانک تا برود بالا. گلوله‌ای خورد به قمقمه‌ام و از دستم رها شد. نشستم روی زمین، چشم گرداندم و دنبال فشنگ‌گذار گشتم. سرم را کمی این‌طرف و آن‌طرف کردم تا اینکه او را دیدم. پوتین‌هایش از کنار شنیِ تانک زده بود بیرون. رفتم بالای سرش، بی‌حرکت بود و خوابیده بود روی زمین... یک خواب طولانی! همه خواب‌شان می‌آمد؛ پلک که می‌زدی، یک نفر می‌خوابید. صورتت را برمی‌گرداندی، چند نفر خوابیده بودند! خسته بودند.

[کتاب «چریک» در 168 صفحه و توسط انتشارات روایت فتح منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...