به گزارش خبرگزاری تسنیم،‌ انتشارات کتاب نیستان کتاب صوتی «خدا بودن سخت است‌‌»[Hard to Be a God]، از رمانهای کلاسیک روسیه نوشته برادران نویسنده‌ی روس، آرکادی و بوریس استروگاتسکی [Arkady Strugatsky and Boris Strugatsky] را با صدای حامد فعال منتشر کرد.

خدا بودن سخت است‌‌»[Hard to Be a God] آرکادی و بوریس استروگاتسکی [Arkady Strugatsky and Boris Strugatsky]

در روزهایی که به دلیل شیوع کرونا در ایران نهادهای اجتماعی و بهداشتی کشور مردم را به در خانه ماندن تشویق می کنند،‌ شنیدن این کتاب صوتی خالی از لطف نخواهد بود.

«خدا بودن سخت است» عنوان رمانی است کلاسیک از ادبیات روسیه که برادران آرکادی و بوریس استروگاتسکی به رشته تحریر در آورده‌اند. رمانی که همانند بسیاری از علاقه‌مندی‌ها و تجربه‌های ادبی این دو برادر در ساختاری تخیلی و غیر‌رئال نوشته شده است، اما در بردارنده اعتراض شدید  آنها بر فضای فرهنگی حاکم بر اتحاد جماهیر شوروی در زمان خروشچف است.

این رمان برای نخستین بار در سال 1964 منتشر شد و مانند بسیاری از آثار این دو برادر مورد توجه و استقبال قرار گرفت. این رمان همانند بسیاری از داستان‌های دیگر این دو برادر نویسنده که دستمایه تولید آثار سینمایی قرار گرفته است، در فضای تخیلی شکل می‌پذیرد اما تسلط نویسندگان در شمایل کردن انسان با تمامی نقط قوت و ضعف خود و نگاهی جهانی به او به مثابه مرکزیت این داستان‌ به آن شمایلی تازه و قابل توجه بخشیده است.

داستان نگارش این کتاب و آنچه نوشتن آن را شکل می‌دهد به اذعان یکی از نویسندگان آن سخنرانی عجیب خروشچف در نمایشگاه مدرنیست‌ها در مسکو طی سال‌های دهه 1960 بود. در آن سخنرانی ویژه خروشچف در سال 1962 وی ضمن بازدید از نمایشگاه هنرمندان و هنر در روسیه آن زمان را به شدت مورد تخطئه قرار داد و زیر سوال برد و به دنبال آن دستور توقیف و مقابله با بسیاری از هنرمندان و رویدادهای هنری در زمان خودش را صادر کرد.

نویسندگان این رمان این اتفاقات را نوعی انتقام از طرفداران به منش نواستالینیستی در روسیه عنوان کرده‌اند و این حرکت خروشچف را نوعی تسویه آنها از جامعه پیرامونی خود عنوان کرده‌اند. خشم و انزجار شکل گرفته در ذهن آرکادی و بوریس به دنبال این اتفاقات به اندازه‌ای بود که آنها را به فکر نگارش رمان «خدا بودن سخت است» انداخت؛ رمانی که خشونت و انزجار ناشی از تسلط و حکومت احمق‌ها و دشمنان فرهنگ و زیبایی بر شوروی سابق در آن موج می‌زند.

این رمان در زمره محبوب ‌ترین آثار این دو نویسنده و نیز مجموعه آثار آنها در روسیه بوده و به زبان‌های زیادی نیز ترجمه شده است. به تعبیر این دو نویسنده موضوع محوری و اصلی در اثر «خدا بودن سخت است» را می‌توان دخالت جوامع پیشرفته‌تر بر زندگی جوامع کمتر پیشرفت کرده و تأثیرگذاری بر سیر طبیعی تکامل آنها دانست. تلاش گروه اول برای بهبود شرایط گروه دوم آن طورکه در رمان نشان داده شده است، هیچ گاه با موفقیت همراه نمیشود و همواره به کشتاری چند ده نفری یا حتی چند صد نفری از آنها منجر می‌شود و در نتیجه زمینی ها در دوراهی قرار می گیرند که یا در پیشرفت ساکنان سیاره دوردست دخالت کنند و در روند تکامل تاریخ دست ببرند، یا تنها به مشاهده کشتار دانشمندان و هنرمندان بپردازند.

انتشارات کتاب نیستان این کتاب را به قیمت 39 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...