به گزارش ایبنا، دهمین شماره از نشریه طنز «سه نقطه» با پرونده‌ای ویژه درباره زنده‌نام ابوالفضل زرویی‌نصرآباد روانه کیوسک‌های مطبوعاتی شد.

«سه نقطه» در این شماره به بیان مطالب مختلف طنز در قالب شعر و نثر پرداخته است و این اتفاق زیر نظر شورای سردبیری متشکل از عباس حسین‌نژاد، حسام‌الدین مطهری و احسان حسینی‌نسب انجام پذیرفته است.

در بخش نخست این شماره از «سه نقطه» که «اول دفتر» نام دارد مطالب طنزآمیزی از محمد حسین جعفریان، سید اکبر موسوی، علیرضا قزوه و سیدمحمد صاحبی به مخاطبان عرضه شده است.

در پرونده ویژه نشریه برای ابوالفضل زرویی‌نصرآباد نیز مطالبی از محمدکاظم کاظمی، امرالله احمدجو، علی‌اکبر قاضی‌زاده، سیدمحمد سادات اخوی، محمدرضا زائری، اسماعیل امینی، محمد زرویی، نسیم عرب‌امیری، مرتضی کاردر، سیدابراهیم نبوی، محمود فرجامی، جلال سمیعی، حسام‌الدین مقامی‌کیا، محمد صمدی و مهدی مذهبی به چشم می‌خورد.

محمود فرجامی نیز در این شماره در قالب مقاله‌ای با عنوان «استندآپ کمدی از الف تا ی» به موضوع کمدی پرداخته است.

در بخش نیم‌خط از این نشریه نیز جستارهایی درباره زرویی‌نصرآباد به قلم محمدحسین جعفریان، کیومرث صابری‌فومنی، رضا رفیع، علی موسوی گرمارودی، عبدالجبار کاکایی، محمدرضا ترکی و سیدمهدی شجاعی آمده است. همچنین در این شماره تعدادی از عکس‌های زنده‌یاد زرویی از کودکی تا زمان مرگ آمده است.

شماره دهم نشریه «سه‌نقطه» در 200 صفحه به قیمت 29 هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...