رمان ایرانی «بلوای خاک» نوشته محمدسعید احمدزاده به تازگی منتشر شده است.

به گزارش ایسنا، این رمان در ۱۹۲ صفحه قطع رقعی با شمارگان ۵۰۰ نسخه و  با قیمت ۱۹ هزار تومان در انتشارات «انجمن قلم ایرانیان امروز» منتشر شده است.

در معرفی ناشر از رمان «بلوای خاک» آمده است: «بلوای خاک» قصه تقابل و تنهایی است. قصه ترس‌ها و انکارها.

خانواده­ا به دلیل ظلم و تعدی ناگزیر به ترک شبانه موطن خویش می‌شوند و از طرف بالادستان خود تحت تعقیب قرار می‌گیرند. داستان آدم­‌ها در کشاکش این تعقیب و گریز شکل می‌گیرد و هر کس راوی سرنوشت محتوم خود می‌شود. گذشته و حال و آینده به هم دهان باز می‌کنند و در هم می‌پیچند. برخی آدم‌ها بر بستر انگار­ها و اندیشه‌­ها به کلی منکِر نقش خویشند، بعضی هم بر فراز قله­‌های خشم و غرور چنان گردن می‌فرازند که گویی خود تنها فرمانروا و آفریدگار حوادث پرآشوب زندگی‌­اند. در این میان تنها عده کمی راه به در می‌برند. آن‌هایی که خداوند را در همان نزدیکی­‌ها و در بطن ماجراها می‌جویند.

«بلوای خاک» با این‌که خود به تنهایی لذت خواندن یک رمان مستقل را به مخاطب خویش می‌دهد، اما در واقع کتاب دوم از یک مجموعه سه جلدی است که جلد اول آن با عنوان «شب پیر» در سال ۱۳۹۶  توسط همین انتشارات به چاپ رسیده و جلد سوم آن به زودی راهی بازار کتاب خواهد شد.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...