رمان «رنسانس مجسمه‌ها» نوشته حسن گل محمدی منتشر شد. در این اثر داستانی مروری کلی بر تاریخ فلسفه، فرهنگ و ادبیات می‌شود.

رنسانس مجسمه‌ها حسن گل محمدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات گوتنبرگ رمان «رنسانس مجسمه‌ها» را با شمارگان ۲۵۰ نسخه، ۴۸۰ صفحه و بهای ۱۰۰ هزار تومان منتشر کرد.

نویسنده در «رنسانس مجسمه‌ها» در قالب داستان، یک دوره کامل فرهنگ، ادبیات، فلسفه، تاریخ ادیان در جوامع را مرور و نقد کرده و چرایی رسیدن جهان به وضعیت فعلی را مطرح می‌کند و به دنبال راه چاره برای خروج از این بن بست است.

در بخشی از این رمان آمده است: «اعتمادالسلطنه در رابطه با بازدید ناصرالدین شاه از یک مدرسه دخترانه در ورشو می‌نویسد: «شاه امروز در ورشو به مدرسه دخترها رفتند. البته نه برای دیدن وضع تدریس بلکه بیشتر برای دیدن دخترها.» هم او می‌گوید: «در لندن انگلیسی‌ها بر خلاف سفرها قبلی با ما مثل سگ رفتار کردند.» ملیجک نیز از خانه یک بانکدار معروف یهودی در انگلیس که میهمان بودند، بعضی اسباب‌های خانه را دزدیده بود و افتضاح به بار آمده بود. خرافی بودن ناصرالدین شاه و عقاید و باورهای او به اینکه برای دوری از چشم زخم و هرگونه مصیبت غیرمترقبه او باید هر روز صبح خروسی را سر می‌برید و خون می‌ریخت، یکی از مشکلاتی بود که در انگلستان و در کاخ ملکه با آن روبه‌رو بودند. ولی انگلیسی‌ها برایشان اخذ امتیازات تجاری خیلی مهم‌تر از پیدا کردن روزی یک خروس برای ناصرالدین شاه بود…»

حسن گل محمدی، شاعر، مترجم، مصحح و منتقد ادبی است. «امیرهوشنگ ابتهاج: شاعری که باید از نو شناخت»، «دکتر شفیعی کدکنی چه می‌گوید؟»، «نیما چه می‌گوید؟»، «محمود دولت آبادی چه می‌گوید؟»، «تصحیح دیوان شاطر عباس قمی»، مجموعه شعر «از سکوت تا فریاد»، «اندیشه‌های ایرانی برای زندگی امروز»، «فضول خان در تورنتو»، «گزیده‌ی شاهنامه‌ی فردوسی: به نظم و نثر» و ترجمه‌های «فریاد آفریقا: سرودهایی از شاعران تانزانیا سرزمین فقر و جنگل» و «قصه‌ها، افسانه‌ها و سروده‌های مردم و سرزمین کانادا» از دیگر کتاب‌های منتشر شده گل محمدی است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...