کتاب «تن تن و سندباد» نوشته محمد میرکیانی، توسط انتشارات مهنا و با ترجمه برنا کارا گازاوغلو استاد دانشگاه آغری ترکیه به زبان ترکی منتشر شد.

تن تن و سندباد محمد میرکیانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از فارس، کتاب «تن‌تن و سندباد»، کتابی استراتژیک در حوزه‌ ادبیات نوجوان است که هدف نویسنده از خلق چنین داستانی پرداخت استعاری و غیرمستقیم به مسئله تهاجم فرهنگی غرب به شرق است. در ابتدای دهه‌ ۷۰، مسئله تهاجم فرهنگی امری واضح و قابل رؤیت برای همگان نبود و حتی علی‌رغم تأکیدات فراوان رهبر انقلاب، این امر برای طیف وسیعی از دست‌اندرکاران و مسئولان گنگ و نامفهوم بود.

داستان این کتاب ازآنجا آغاز می‌شود که گروهی از قهرمان‌های داستان‌های غربی به رهبری تن‌تن- چهره معروف قصه‌های غربی که داستان‌های آن از اول برای باشکوه جلوه دادن استعمار اروپاییان به‌ویژه انگلیس منتشر شد- راهی سرزمین‌های مشرق زمین می‌شوند تا بتوانند با آن‌ها بجنگند و شکستشان بدهند. در این‌سوی ماجرا قهرمان‌های مشرق زمین به رهبری سندباد به مقابله با آن‌ها می‌روند و درنهایت سندباد ویارانش موفق می‌شوند که می‌توانند آن‌ها را شکست دهند.           

ایده جالب نویسنده در نگارش داستانی که در آن قهرمانان غربی و شرقی رودرروی هم قرار می‌گیرند، بهانه‌ای برای معرفی برخی از قهرمانان فراموش‌شده شرقی است که در طی این سال‌ها به‌واسطه هجوم گسترده محصولات قهرمان محور غرب به ذهن کودکان و نوجوانان کشورهای دیگر، به دست فراموشی سپرده‌شده‌اند. قهرمانان محبوبی همچون سندباد، علی‌بابا، علاءالدین، غول چراغ جادو، پهلوان‌پنبه، نخودی و... که زمانی سازنده افسانه‌ها و قصه‌های شیرین و جذاب مشرق زمین بودند ولی حالا با حضور گسترده و همیشگی تن‌تن، سوپرمن، تارزان و... دیگر جایی در میان قهرمانان و شخصیت‌های محبوب کودکان و نوجوانان مشرق زمین ندارند.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...