رمان «صفر» نوشته علی‌اصغر عالی‌زاده توسط نشر داستان منتشر و راهی بازار نشر شد.

صفر علی‌اصغر عالی‌زاده

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب اولین رمان علی اصغر عالی زاده است که پیش از این یک مجموعه شعر را در کارنامه خود ثبت کرده است.

داستان این‌رمان درباره سربازی است که در جنوب کشور در حال خدمت است و اتفاقاتی از گذشته و حال را روایت می‌کند.

در بخشی از این‌رمان آمده است:

ما وقتی خاطره‌ای را تعریف می‌کنیم آخرین مرور آن خاطره در خودمان را بازگو کرده‌ایم، و خیلی‌ها ویار مادر را در خاطر داشتند....

با من بمیرم تو بمیری، تار مویی، آب دهنی، چیزی گیر آورده بود از پیرمرد، فرستاده بود ببیند آن صفر با دوتا خط کنارش پسرش هست یا نه، نبود! اما همه می‌دانستند پسرش است. حتی چند نفری با یک صدا گفته بودند ویار مادرش را هم یادشان هست. نه ماه چیزی نخورده بود جز آب و خون‌مردگی‌های تنش را زبان می‌زده است فقط. قابله آمده است مادر را بزایاند دیده است فقط یک شکم وسط اتاق افتاده است، یک شکم، یک دایره‌ی بزرگ بی‌دست، بی‌پا، بی‌سر.

این‌کتاب با شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...