احد گودرزیانی پژوهشگر انقلاب و دفاع مقدس و از اعضای انجمن خبرنگاران و نویسندگان دفاع مقدس اواخر روز گذشته دار فانی را وداع گفت.

به گزارش ایسنا، احد گودرزیانی سال ۱۳۴۸ در تهران متولد شد. تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی در رشته زبان و ادبیات فارسی ادامه داده و روزنامه‌نگاری را نیز در مرکز گسترش آموزش رسانه‌ها فرا گرفته است. از ۱۹‌ سالگی به‌عنوان نویسنده و خبرنگار با روزنامه‌ها و مجلات گوناگون همکاری داشته است.

وی از سال ۱۳۷۲ به‌ عنوان پژوهشگر و نویسنده در حوزه هنری مشغول به کار بوده و از سال ۱۳۷۵ مدیریت داخلی دوهفته‌نامه کمان را نیز به‌عهده داشته است و علاوه بر حوزه هنری همکاری‌هایی را نیز با دفتر ادبیات و هنر مقاومت و انتشارات سپاه پاسداران داشته است.

وی در دومین و سومین همایش تجلیل از خبرنگاران و نویسندگان دفاع مقدس (اسفند ۷۸ و اردیبهشت ۸۰) برای آثارش در دوهفته‌ نامه کمان به ‌عنوان نویسنده و خبرنگار نمونه برگزیده شد.

«روزشمار ۱۵ خرداد بهار ۱۳۴۰ جلد اول»،«روزشمار ۱۵ خرداد ۱۳۴۰ جلد چهارم»،«به داد ما برسید»، «باغ انگور باغ سیب باغ آیینه»،«خرمشهر خانه رو به آفتاب»،«روز شمار ۱۵ خرداد - جلد دوم»،«روز شمار ۱۵ خرداد - جلد اول» و «نیمه پنهان یک اسطوره» از جمله آثار مرحوم احد گودرزیانی هستند.

مراسم تشییع مرحوم احد گودرزیانی فردا یکشنبه صبح از مقابل حوزه هنری برگزار می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...