حتمالاً نام چُغازَنبیل را بارها شنیده‌اید. فرهاد حسن‌زاده در تازه‌ترین اثر خود، می‌کوشد این بنا را به شکلی جذاب‌تر و خواندنی‌تر معرفی کند.

ایبنا: کتاب «چُغازَنبیل»، تازه‌ترین اثر فرهاد حسن‌زاده‌، نویسنده‌ی 47ساله‌ی خوزستانی، با این هدف نوشته شده است که بنای باشکوه «چغازنبیل» را کمی بیش‌تر به کودکان معرفی کند. ‌بنایی قدیمی و ارزشمند در استان خوزستان که در 45 کیلومتری شهر شوش و در نزدیکی هفت‌تپه قرار گرفته است.

«زیگورات چغازنبیل» بزرگ‌ترین زیگورات ساخته شده در دنیاست. زیگورات، یک برج پلکانی چند طبقه است که هر چه بالاتر می‌رویم، مساحت هر طبقه نسبت به طبقه‌ی قبلی کم‌تر می‌شود. به این ترتیب مساحت طبقه‌ی پایین از همه بیش‌تر و طبقه‌ی بالا از همه کم‌تر است.

ساکنان محلی استان خوزستان اسم این بنا راکتاب دو بخش دارد: بخش اول یک داستان که کاملاً مربوط به موضوع کتاب است و بخش دوم اطلاعاتی درباره‌ی این بنا و اهمیت آن به این دلیل چغازنبیل گذاشته‌اند که شبیه به زنبیل است. به نظر آن‌ها، این بنا بیش از همه به سبدهای حصیری آن‌ها شبیه بود؛ البته سبدی که از طرف دهانه بر روی زمین گذاشته شده است.

این کتاب 27 صفحه‌ای، با یک داستان آغاز می‌شود. داستان کاملاً مربوط به موضوع کتاب است و ذهن خواننده را آماده می‌کند. در بخش دوم، اطلاعاتی درباره‌ی این بنا و اهمیت آن به خواننده داده می‌شود: اطلاعاتی درباره‌ی تمدن باشکوه عیلام، درباره‌ی شهر شوش‌ (پایتخت دولت عیلام)، اهمیت این بنای باشکوه و بالاخره برخی از اشیای یافته شده در آن.

این کتاب، سومین کتاب از مجموعه‌ کتاب‌های «سرای من ایران» به شمار می‌رود که «دفتر انتشارات کمک آموزشی» چاپ کرده است.

پیش از این «بُقعه‌ی شیخ صفی‌الدین اردبیلی» به قلم
امیرحسین فردی و «روستای کندوان» به قلم عبدالمجید نجفی از این مجموعه منتشر شده بود.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...