کتاب «قانون، آزادی و اخلاق» با زیرعنوان درآمدی به فلسفه حقوق کیفری و عمومی نوشته هربرت هارت، منتشر شد.

به گزارش ایبنا، در این کتاب پروفسور هارت درپی نقد نظریه حفظ اخلاق به وسیله قانون کیفری در هر دو قرائت افراطی و معتدل آن است. در یک قرائت (نظریه افراطی) اخلاق بماهو اخلاق باید حفظ شود فارغ از پیامدهای آن، و در قرائتی دیگر (نظریه معتدل) اخلاق به‌منظور حفاظت از اصل وجود جامعه حفظ می‌شود. وی خود از منظر اصل‌الضرر میل به موضوع می‌نگرد و حتی میل را از این دیدگاه نقد می‌کند.

با این حال، روش استدلال وی و تفکیک‌هایی که میان سطوح مختلف اخلاق، مفاهیم گوناگون و اصول مختلف، قائل شده و همچنین باریک‌بینی و نکته‌سنجی‌های هارت در تعیین لوازم غیرمنطقی یا غیرقابل دفاع نظریه‌ها از دیگر ویژگی‌های این اثر است. کتاب از آنجایی که از مسئله‌ای بنیادین در همه جوامع انسانی بحث می‌کند، همواره تازگی و جذابیت دارد. درست به همین دلیل مطالب مورد بحث در آن حتی برای جوامع اروپایی معاصر تازگی دارد.

کتاب برای اولین بار در سال ۱۹۶۳ میلادی در انگلستان و آمریکا منتشر و تا سال ۱۹۸۶ هشت‌بار تجدید چاپ شد و مطالب آن در بسیاری از دانشگاه‌های اروپایی از سوی هارت یا دیگران مطرح شده است. هارت در مقدمه و انتهای کتاب تلاش کرده است آثار مربوط به موضوع بحث را جمع‌‌آوری و معرفی کند. پس از وی مقالات، رساله‌ها و کتب فراوانی درباره ارتباط میان حقوق کیفری و اخلاق به رشته تحریر درآمده است که شاید مفصل‌ترین و مهمترین‌ آن‌ها از حیث تحلیل مفهوم ضرر و تفکیک انواع اضرار، مجموعه‌ای چهارجلدی باشد که فیلسوف حقوقی جوئل فاینبرگ منتشر کرده است.

جمع میان سامان‌دهی زندگی فرد و جامعه و تعریف و حمایت از آزادی‌های فردی، به عبارتی میان قانون و آزادی، یکی از بنیادی‌ترین مسائل در قلمرو حقوق عمومی است. قانون در پی تحدید آزادی‌ها، به ویژه از طریق نظام حقوق کیفری است. پرسش اما آن است که معیار بنیادین قانون برای این محدود‌سازی چیست. آیا اخلاق متعارف جامعه می‌تواند چنین نقشی را ایفا کند؟ آیا اخلاق منحصر به اخلاق متعارف است؟

هربرت هارت دانش‌‌آموخته فلسفه، متخصص حقوق و جزا و مدرس فلسفه حقوق در دانشگاه اکسفورد در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم بوده است. هارت متاثر از مکتب زبان‌شناسی حاکم بر متفکران مستقر در اکسفورد در آن دهه‌ها بود و از این رو در پی تعریف قانون از طریق کاربردهای زبانی آن برآمد که بعدها در کتاب مقالاتی در فلسفه حقوق و فلسفه به کاستی این نظر اعتراف کرد.

وی یکی از مهمترین مدافعان اثبات‌گرایی حقوقی در قرن بیستم بوده است و مهمترین اثر خود، مفهوم قانون، را با نقد و تکامل نظریه جان آستین ـ اثبات‌گرای کلاسیک انگلیسی و مدرس فلسفه حقوق در دانشگاه لندن ـ آغاز کرد و در طول حیات علمی خود تبادل نظرهای بسیار بصیرت‌زایی با طرفداران مکتب حقوق طبیعی, مانند لون فولر، و مکتب تفسیر مانند رونالد دورکین داشته است. 

کتاب «قانون، آزادی و اخلاق» با زیرعنوان درآمدی به فلسفه حقوق کیفری و عمومی نوشته هربرت هارت با ترجمه محمد راسخ با شمارگان ۵۰۰ نسخه در ۱۱۵ صفحه و به قیمت ۱۸۰۰۰ تومان از سوی نشر نی منتشر شده است. 

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...