کتاب «قاعده لاضرر از نگاه امام خمینی (س)» که به بررسی این اصل فقهی و حقوقی می‌پردازد، توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) منتشر شد.

چاپ اول کتاب «قاعده لاضرر از نگاه امام خمینی (س)» در هزار نسخه به قلم ابوالقاسم رشیدپور توسط مؤسسه چاپ و نشر عروج به بازار نشر عرضه شده است.

در مقدمه این کتاب آمده است: امام خمینی(ره) که انقلاب بزرگی را رهبری و نظام جمهوری اسلامی را پایه‌گذاری کرد، در کنار شخصیت بی‌بدیل مبارزاتی، عالمی برجسته و فقیهی ژرف‌اندیش است؛ به گونه‌ای که مبارزات او علیه رژیم جائر پهلوی و نیز تأسیس و بنیانگذاری نظام اسلامی، برخاسته از «فقه الحکومه» اوست. او از جایگاه یک فقیه و مرجع به مبارزه با طاغوت فتوا داد و مبارزات مردم مسلمان را رهبری کرد و نظام جدید را پی‌ریزی کرد. از توفیقات بس بزرگ این فقیه فرزانه، نگارش کتاب‌های متعدد و پرارزش فقهی و اصولی است. ایشان یک دوره کامل از مباحث اصول فقه را به هنگام تدریس خارج اصول در سال‌های اقامت در قم در حوزه علمیه این شهر برای صدها طلبه فاضل به رشته تألیف و نگارش درآوردند.

به گزارش جماران، کتاب «قاعده لاضرر از نگاه امام خمینی (س)» شامل شش فصل است. در فصل اول عنوان شده است، از آن جا که لاضرر به عنوان یک قاعده فقهی مطرح است و براساس دیدگاه مشهور از احکام ثانویه و حاکم بر احکام اولیه است، اما طبق دیدگاه‌های دیگر یا حکم وضعی است که اثبات ضمان می‌کند، یا حکم تکلیفی و از محرمات شرعیه است و یا حکم حکومتی. از این‌رو در مقدمه بحث به تعریف قاعده فقهیه و تفاوت آن با مسأله اصولی و شرعی، حکم اولی و ثانوی، حکم تکلیفی و وضعی، حکم حکومتی و ... مقدمه مؤلف و نیز به تبیین محلّ اختلاف فقها در مبحث لاضرر پرداخته شده است.

در فصل دوم به بررسی روایت لاضرر و لاضرار از پیامبر اکرم (ص) پرداخته شده است. در این فصل به بررسی متن و سند این روایات پرداخته می‌شود. در فصل سوم به شناخت مفهوم مفردات جمله فوق پرداخته شده است که در فهم صحیح «لاضرر و لاضرار» معنای آن نقش بسزایی دارد. در این فصل معنای مفردات در لغت و دیدگاه فقها بیان می‌شود.

فصل چهارم نیز بعد از بحث از مفردات به مفاد جمله و مراد جدی پیامبر از آن و مهم‌ترین دیدگاه‌ها در این زمینه پرداخته و سپس دیدگاه خاص حضرت امام به طور مفصل بیان و بررسی شده است. این فصل مهم‌ترین فصل رساله است.

فصل پنجم هم پاسخ به پرسش‌هایی است که تحت عنوان تنبیهات لاضرر مطرح می‌شود. البته تنها تنبیهاتی مورد بحث قرار گرفته است که حضرت امام به آن‌ها پرداخته‌اند و به تنبیهاتی که سایر فقها ذکر کرده‌اند، فقط اشاره شده است.

در فصل ششم نیز به پاره‌ای از موارد کاربرد و مصادیق لاضرر پرداخته شده و به تطبیقات این قاعده در فقه از دیدگاه مشهور و سپس به بعضی از فروع فقهی بر اساس دیدگاه حضرت امام اشاره شده است.

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...