آرشیو ادبی «موناسنیسا» در مونیخ برای نخستین بار تمام میراث به جا مانده از «مونیکا مان» دختر «توماس مان» نویسنده مشهور آلمان و برنده جایزه نوبل ادبی سال 1929 را به صورت دیجیتالی منتشر کرد.

به گزارش ایبنا به نقل از خبرگزاری آلمان، به این ترتیب اکنون آثار به جا مانده از «مونیکا مان» نویسنده و روزنامه‌نگار آلمانی از طریق اینترنت به صورت رایگان قابل دسترسی است.
 
این آرشیو دیجیتالی مشتمل بر حدود 500 سند است که در میان آنها بیش از 100 نامه ، 350 مقاله ، 17 عکس و یک دفترچه یادداشت مربوط به دوران حضور او در نیویورک که به تازگی کشف شده، جای دارد.

دیجیتالی سازی آثار «مونیکا مان» نخستین قدم آرشیو «موناسنیسا» است و قرار است پس از آن رفته رفته تمام اسناد مربوط به خانواده «مان» که در تملک این آرشیو ادبی است دیجیتالی شود که از جمله آن ها می‌توان به بیش از 800 نامه و دست نوشته از «توماس مان» اشاره کرد که دست نوشته های دو اثر مشهور او به نام «بودنبروک ها» و «مرگ در ونیز» نیز از جمله آن هاست.

«مونیکا مان» (1910 – 1992) چهارمین فرزند «کاتیا و
توماس مان» در مونیخ متولد شد. به گفته این آرشیو، زندگی او متاثر از فرار و تبعید در اروپا وآمریکا بود. پس از بازگشت او از آمریکا وی به مدت 30 سال در جزیره ایتالیایی «کاپری» زیست و به عنوان نویسنده و روزنامه نگار به فعالیت پرداخت.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...