رمان "دشمن پنهان" نوشته آگاتا کریستی با ترجمه محمد طاهر ریاضی از سوی انتشارات هرمس منتشر شد.

به گزارش مهر، این رمان داستان یک زوج به نام تامی و تاپنس را روایت می‌کند که درگیر ماجرایی مرموز می‌شوند و در مجموع برای خوانندگان داستانی پر تعلیق، رمزآمیز و سرگرم کننده به وجود می‌آورند.

در "دشمن پنهان" می‌خوانیم: تامی احساس می‌کرد در تاریکی مطلق گرفتار شده و درد شدیدی آزارش می‌دهد، کم‌کم حواسش به کار افتاد. چشمانش را باز کرد. هنوز هوشیار نشده بود، فقط درد کشنده شقیقه‌اش را احساس می‌کرد. کمابیش محیط اطراف برایش ناآشنا بود. کجا بود؟ چه اتفاقی افتاده بود؟ به زحمت چشمها را باز و بسته کرد، قطعاً اینجا اتاق خواب هتل ریتز نبود.

این رمان از بیست وهشت فصل تشکیل شده است که عناوین برخی از آنها عبارتند از ماجراجویی تامی، محتاج یک دوست، تلگراف، دیرهنگام و مهمترین مسئله.


آگاتا کریستی خالق این رمان یکی از پرآوازه‌ترین نویسندگان داستانهای پلیسی جنایی در سراسر جهان است. وی که به "ملکه جنایت" معروف بود در سال 1890 در انگلستان به دنیا آمد. سری داستانهای معروف هرکول پوآرو و خانم مارپل از شهرت زیادی در بین آثارش برخوردارند.

این زن نویسنده در کتاب رکورد‌های گینس مقام اول در میان پرفروشترین نویسندگان کتاب در تمام دوران‌ و مقام دوم بعد از
ویلیام شکسپیر در میان پرفروشترین نویسندگان در هر زمینه‌ای را به خود اختصاص داده‌است. تخمین زده شده‌است که یک میلیارد از کتابهای او به زبان اصلی انگلیسی و یک میلیارد دیگر در ترجمه‌های گوناگون به 103 زبان دنیا به فروش رسیده‌ باشد.

کتاب "دشمن پنهان" با شمارگان 2000 نسخه در334 صفحه منتشر شده است.

عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...