خالد حسینی نام رمان جدیدش را از شعر حافظ برگرفته است.

روزنامه‌نگار نیویورک دیلی عنوان رمان "هزار آفتاب درخشان" خالد حسینی را برگرفته از شعر حافظ خوانده و آن را ادای دینی به این شاعر ایرانی دانسته است.

"جین اچ فورس" روزنامه‌نگار نیویورک دیلی، با تاکید بر اینکه عنوان "هزار آفتاب درخشان" از شعری از حافظ اخذ شده، نوشته است: حافظ مظهر امید و شادی است و خالد حسینی هم درونمایه رمان جدیدش را امید، شادی، قدرت عشق و غلبه بر ترس قرار داده که در قالبی باشکوه روایت شده است.

موضوع رمان "هزار آفتاب درخشان" حکایت دو زن به نام‌های لیلا و مریم است که در افغانستان زندگی می‌کنند. به گزارش مهر، این کتاب ماجرای این دو زن را بازمی‌گوید که به هنگام حمله روس‌ها و جنگ داخلی افغانستان نمی‌توانند از افغانستان خلاصی یابند.

اغلب رویدادهای رمان در افغانستان روی می‌دهد و بیشتر سیمای زنان افغانستان را در طول سه دهه گذشته ترسیم می‌کند. آغاز رمان نیز تصویرگر رعب و وحشتی است که در دل دختران افغانی ایجاد می‌شود. فضای داستان مملو از جنگ داخلی و کشت و کشتار است و این جنایات نیز بیشتر متوجه زنان و دختران می‌شود.

پیش از این رمان "بادبادک‌باز" خالد حسینی با استقبال کم‌نظیر اهالی ادبیات و رمان در کشورهای مختلف مواجه شده و فروش خیره‌کننده‌ای را نصیب خود نموده بود. 

مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...