یک تنش مفهومی هست بین «نامکان بودن» و «مکان سعادتمند». این میتواند پارادوکس معنایی ایجاد کند که قرار نیست جایی وجود داشته باشد که سراسر فضیلت باشد... با پیدا شدن امریکا ما با یک زمین جدید روبهرو هستیم... ایده رمانتیک امرسون این است که ما یک سهگانه داریم: خود، جامعه و طبیعت. زمانی ما میتوانیم به تعالی برسیم که وحدتی ارگانیک بین اینها شکل بگیرد... اگر آلنپو به خود حمله میکند و نشان میدهد این خود نه میتواند وحدتبخش باشد و نه خود وحدت دارد، کار ملویل حمله به ضلع طبیعت است
...
او به پاپ سینمای پاپ شهرت یافته... چگونه صد فیلم در هالیوود ساختم و هرگز پشیزی از دست ندادم... یکی از موارد درخشان کارنامه او ساختن هشت فیلم بر اساس قصههای ادگار آلن پو است... فیلمسازی مستقل در هالیوود یعنی ساختن فیلمهای کوچک، کمهزینه و سریع... احساسم این بود که به عنوان یک صنعتگر کار میکنم و اگر از خلال صنعتگریِ تمامعیار، امری متعالی پدید میآمد و بارقهای از هنر ظاهر میشد، جای خوشحالی بود
...
«زنده به گور» یا «چاه و آونگ» توصیف بیمارگونه وحشتهای دوران انگیزیسیون است که در آن متهم بر لبه چاهی بسته شده است و داسی را میبیند که با حرکتی آونگی به او نزدیک میشود تا گردنش را قطع کند... دلقکی با افکار شیطانی، بیرحمانه از درباریانی که مسخرهاش کردهاند انتقام میکشد: او به حیله آنها را وادار میکند که بر تن خود صمغ بمالند و آنگاه آنها را آتش میزند... قهرمان را وامیدارد تا به قتلی بینقص، که کمترین ردی بر جای نگذاشته است، اعتراف کند.
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
«خرد»، نگهبانی از تجربههاست. ما به ویرانسازی تجربهها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامهنگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاطخلوت منتظر میماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!»
...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارتها» نبود... سیستم آموزشی دولتهای مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا تودهها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که تودههای «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و بهعلاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت میکنند
...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی میپردازد که در آنها قضاوتها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیتهای قبل از فرآیند تصمیمگیری حتی اگر کاملاً بیربط باشند، میتوانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیرگذار باشند... یکی از راهحلهای اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوتهای انسانی با قوانین یا همان الگوریتمهاست
...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوههای مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماقکشی و کلاهبرداری امرار معاش میکند... لمپن امروزی میتواند فرزند یک سرمایهدار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپنها را ذخایر انقلاب» نامید
...
نقدی است بیپرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بیمعنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسندهی کتاب میتازد و او را کاملاً بیاطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف میکند... او در این کتاب بیاعتنا به روایتهای رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است
...