در دهکده­‌ای که همه زمینهای آن متعلق به آقا (ارباب) محلی است، نوجوانی ممد نام زندگی می‌کند که او را اینجه (قلمی) می­‌نامند... ممد چندین بار فرار می­‌کند و خدیجه را هم که عاشقش است اما ارباب برای برادرزاده خود درنظر گرفته است، همراه می­‌برد. وقتی دستگیرش می­‌کنند، برادرزاده ارباب را می­‌کشد... طولی نمی­‌کشد که ممد به راهزنی تبدیل می­‌شود که مایه وحشت پول­داران و محبوب بینوایان و محرومان است.

اینجه ممد یاشار کمال
اینجه ممد
[Ince Memed]. (Memed, My Hawk) اولین جلد از دوره رمان چهار جلدی یاشار کمال (1922)، نویسنده ترک، که نخستین بار در 1955 به صورت پاورقی در روزنامه جمهوریت، چاپ استانبول، منتشر شد. این اثر جایزه اول رمان را دریافت کرد و در میان مردم نیز شهرت و موفقیت فراوان پیدا کرد. و این توجه مردم بعدها با انتشار مجلدات بعدی بیشتر شد. در جلگه‌­ای در دامنه‌­های کوه توروس، در دهکده­‌ای که همه زمینهای آن متعلق به آقا (ارباب) محلی است، نوجوانی ممد نام زندگی می‌کند که او را اینجه (قلمی) می­‌نامند. ارباب هرساله اجاره سنگینی از زمینها می‌گیرد و روستاییان را رها می‌­کند که در فقر فجیعی زندگی کنند. نظام اجتماعی کهنه‌­ای با تسلط سرکوب و وحشت ادامه دارد. ممد چندین بار فرار می­‌کند و خدیجه را هم که عاشقش است اما ارباب برای برادرزاده خود درنظر گرفته است، همراه می­‌برد. وقتی دستگیرش می­‌کنند، برادرزاده ارباب را می­‌کشد و خود او را هم زخمی می­‌کند. او که شهره خاص و عام شده است دیگر هیچ راهی ندارد جز اینکه بزند به کوه و یاغی شود. ولی چون در برابر زورگویی و استبداد سردسته راهزانی که به آنها پیوسته عاصی شده است، به زودی دسته خاص خود را تشکیل می­‌دهد و طولی نمی­‌کشد که ممد به راهزنی تبدیل می­‌شود که مایه وحشت پول­داران و محبوب بینوایان و محرومان است. ماجراهای او در مجلدات بعدی، اینجه ممد 2 (1969)، اینجه ممد 3 (1984)، و اینجه ممد 4 (1987) دنبال شده است.

زمینه سیاسی آشفته در زمان انتشار اینجه ممد، قسمتی از علل و اسباب آن را تشکیل می‌­دهد. دموکراتها، که از پنج سال پیش روی کار آمده‌­اند، دهکده‌­های عقب‌­مانده آناتولی را تسلیم سلطه خشونت‌­آمیز طبقه سرمایه‌­دار می­‌کنند. روستائیان، که سابقاً تحت استثمار خوانین بودند، باز هم تحت تسلط تازه‌­ای درمی‌­آیند که همان قدر غیرانسانی است. پیش از آن، روایات محمود ماکال (روستای ما) و اورهان کمال (در زمینهای حاصلخیز) مسئله انفجار جامعه سنتی را زیر ضربات تجددی که جز بی­‌خویشتنی و دوام استثمار چیزی با خود نیاورده است مطرح ساخته‌­اند. یاشار کمال نخست، با رپرتاژهایش درباره سرزمین چوکورووا (1) مردم را در این باره هشیار کرده است. در روزنامه جمهوریت چنین می­‌نویسد: «اشتهای زمین­خواری و استثمار بی­‌حد و مرز روستاییان به دست مالکان، علل اصلی فقر کهن مردم ماست. از یک­سو مالکان زمین که هرکدام ده تا پانزده دهکده و صدها هکتار زمین دارند، از طرف دیگر استثمارشدگان بینوا و گرسنه که روی این زمینها کار می­‌کنند. چنین بی­‌عدالتی نمی‌­تواند در این قرن ادامه یابد: در قرن نیروی اتمی، از مدتها پیش می بایستی این لکه سیاه را حذف کنند.»

یاشار کمال، که در آدانا (2) نامه­‌نویس بود. با ملاقات یک سرمایه­‌دار فراری که یاغی و راهزن شده بود، به فکر نوشتن این رمان افتاد. رمزی بیگ، که از خانواده بزرگ مالکان و حقوقدان درخشانی است، برای نویسنده از مارکس سخن می‌­گوید و تاریخ مفصل راهزنی در دهات و شروع عصیان در ترکیه را برای او تعریف می­‌کند. برای نویسنده این کتاب، عمل نوشتن در درجه اول نبردی بر ضد نظم موجود است. یاشار کمال همچنین سنت شفاهی قصه­‌گویان سیار را به یاد می‌­آورد. داستان سنتی کوراوغلو، یاغی معروف، ضرورت حرکت مردمی را بیان می­‌کرد. اینجه ممد، که به شکل رمان درآمده است، آن سنت شفاهی را تجدید می­‌کند. نویسنده پلی است بین فرهنگ شفاهی و کتبی، گذشته و حال، واقعیت و خیال، که به صورت پیچیده‌­ای باهم مربوطند. یاشار کمال نه از بازسازی اساطیر جامعه زادگاه خویش راضی است، و نه از معرفی آن به عنوان یگانه واقعیت اجتماعی. یاشار کمال هدفی قاطعانه و مدرن را دنبال می­‌کند: "نشان دادن اینکه چگونه مجتمعی اسطوره‌­های خاص خود را می­‌سازد و چگونه هر فردی در درون این مجتمع برای خود اسطوره‌­های خاص خود را می‌­آفریند." اما در عین حال گفتنی است که اثر او، بر طبق ضرباهنگ شاعرانه قصه‌­های شب زنده­‌داری نوشته شده و به سنت پیوسته است. امروزه نیز آوازخوانان سیار آناتولی حماسه اینجه ممد را می­‌خوانند، بی­‌آنکه بدانند که داستان یک رمان امروزی است، معتقدند که آن را از یک روایت سنتی شفاهی به ارث برده‌­اند.

رضا سیدحسینی. فرهنگ آثار. سروش

1.Cukurova 2.Adana

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...