مجموعه‌داستان «چیدن یال اسب وحشی» نوشته علی صالحی بافقی توسط نشر مرکز منتشر و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شد.

چیدن یال اسب وحشی علی صالحی بافقی

به گزارش مهر، از صالحی بافقی، پیش از این مجموعه‌شعر «من یک دوزیستم» منتشر شده است.

«چیدن یال اسب وحشی» ۸ داستان کوتاه را در بر می‌گیرد که نخستین‌شان «چیدن یال اسب وحشی» نام دارد. عناوین دیگر داستان‌های چاپ‌شده در این کتاب، به‌ترتیب عبارت است از: «با سگ‌ها رفیق شو!»، «پدربزرگِ لعنتی من»، «این سوپرمن را دوست ندارم»، «هات داگ»، «صدای آهن روی آهن»، «ژنرال» و «شورِ مخلوط».

در قسمتی از داستان «پدربزرگِ لعنتی من» از این کتاب می‌خوانیم: مادرم رو به جوانی که کنار در ایستاده بود گفت: «بی‌زحمت می‌زنین کانالی که برنامه پدرم‌رو نشون می‌ده؟» جوان لبخند زد: «همین شبکه است. الان شروع می‌شه.» مادرم چشم‌هایش گرد شده بود که دوربین با سرودهای انقلابی از توی یک عالمه بادکنک سفید و قرمز و سبز و پرچم ایران و کاغذهای رنگی آویزان رد شد و رفت توی استودیو که دو طرفش چهار ردیف نیمکت پله‌ای گذاشته بودند و هفتاد هشتاد تا بچه ریزه میزه چهار تا شش‌هفت‌ساله نشسته بودند روی نیمکت‌ها و روی زمین و پرچم‌های کوچک و بادکنک‌های رنگی را توی هوا تکان می‌دادند. مادرم آرام رو به پدرم گفت: «این یارو احتمالاً نمی‌دونهبرنامه بابا از کدوم کانال پخش می‌شه. برو بزن کانال دو.» پدری خیاری را که داشت گاز می‌زد ول کرد و داشت بلند می‌شد که مرد جوان با لبخند گفت: «تامل داشته باشین چند لحظه خواهش می‌کنم. همین برنامه است خواهرم.» مادرم لبش را هم کج و کوله کرد و دیگر چیزی نگفت و خیره شد به تلویزیون.

این کتاب با ۱۱۲ صفحه، شمارگان هزار و ۲۰۰ نسخه و قیمت ۱۹ هزار و ۸۰۰ تومان منتشر شده است. 

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...