کتاب داستان «هتل سی‌وسه ستاره» نوشته‌ آتوسا صالحی با تصویرگری عاطفه ملکی‌جو از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد.

هتل سی‌وسه ستاره  آتوسا صالحی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از فارس، این کتاب قصه‌ دختر کوچکی به نام «سمیرا» است که دوست دارد مثل سایر هم‌کلاسی‌هایش در تعطیلات تابستان به مسافرت برود و داستان سفر خود را برای معلم بنویسد اما مدتی است که به خاطر عمل پای «سینا» برادر کوچک‌ترش این اتفاق نیفتاده است تا این‌که یک روز پدر تصمیم ‌می‌گیرد با کامیونش (خان‌خان) آن‌ها را به مسافرت ببرد و ادامه داستان... .

در بخشی از داستان کتاب «هتل سی‌وسه ستاره» آمده است:

«و من ستاره‌ها را شمردم: «ده... بیست... سی... سی‌وسه...» و گفتم «فهمیدم! اسم داستانم را می‌گذارم، هتل سی‌وسه ستاره.»

این کتاب برای گروه سنی نوخوان (۷+) در ۳۲ صفحه تمام رنگی در چاپ نخست با شمارگان ۲هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۶هزار تومان به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...