کتاب عشق در روزگار غریب تألیف نادیه جعفری منتشر شد.

عشق در روزگار غریب  نادیه جعفری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، در بهار سال ۱۲۸۴ هجری شمسی همزمان با نوامبر سال ۱۹۰۵، یک سال پیش از فرمان مشروطه، وقتی‌که ایران در چنگال فقر فراگیر و رکود اقتصادی گرفتار بود، عده‌ای راهزن از مرزهای شمال شرقی کشور واردشده و جمعی از زنان و کودکان را به اسارت بردند. ربودن زنان و اطفال و فروش آنها در آن‌سوی مرز، موجب تهییج اذهان جامعه و تسریع در امضای فرمان مشروطه‌گردید.»

این داستان بر اساس این واقعه نوشته‌شده است. تمامی شخصیت‌های آن تخیلی هستند و هرگونه شباهت اسمی تصادفی است.

در بخشی از کتاب آمده است:

تاریکی بیابان را پشت سر گذاشتند و به عشق‌آباد رسیدند. چراغ‌های شهر روی ستون‌های چوبی اینجا و آنجا روشن بودند. شهر هنوز زمزمه‌ی بیداری داشت و صدای سم اسب‌ها و درشکه‌ها به گوش می‌رسید. مردان ترکمن جلوی کافه بایرام ایستادند. آق اویلی خود به تنهایی هفت همراه داشت. همراهان او عده‌ای جوان و میانسال با چهره‌های جدی و جنگجو بودند که خنجر در شال کمر داشتند. آنها حافظ و آنه مراد را احاطه کرده بودند تا مبادا بگریزند. دو نفر از کارکنان کافه، زیر بغل‌های یک سرباز روس مست را گرفته و از کافه بیرون آوردند. مرد روس حالش به هم خورد و شروع به استفراغ کرد. کافه‌چی‌ها متوجه ده سوار ترکمن شدند که میان تاریکی و روشنایی روبروی آنها ایستاده بودند.

کتاب عشق در روزگار غریب تألیف نادیه جعفری، در ۵۰۰ نسخه، رقعی ۱۴۵ صفحه توسط انتشارات نشر داستان، به قیمت ۳۵ هزار تومان چاپ و منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...