کتاب «جزیره دکتر مورو» [The Island of Dr. Moreau‬] نوشته از اچ جی ولز با ترجمه محمدامین عسکری منتشر شد.

جزیره دکتر مورو» [The Island of Dr. Moreau‬] نوشته از اچ جی ولز

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب در ۱۸۸ صفحه و با قیمت ۴۲هزار تومان توسط نشر سیب سرخ منتشر شده است.

در معرفی کتاب «جزیره دکتر مورو» توسط ناشر آمده است: این کتاب یکی از شاهکارهای کلاسیک ولز است که به تازگی و برای نخستین‌بار به صورت کامل ترجمه شده است.

محمدامین عسکری با اشاره به آن‌چه "ترجمه‌های ناقص از این کتاب" عنوان کرد گفت: یکی از دوستان ترجمه‌ای مربوط به دهه ۸۰ از این رمان را به من نشان داد که در قالب مجموعه‌ای چندجلدی با عنوان ادبیات جهان برای نوجوانان چاپ شده بود. اما در همان تورق اولیه برای من مشخص شد که در این نسخه بخش‌های زیادی از رمان حذف و خلاصه شده؛ به‌طوری ‌که در بعضی موارد متن ترجمه و متن اصلی دو مسیر کاملاً جدا را طی می‌کنند. همچنین اشکالات فنی و نگارشی زیادی نیز وجود دارد که می‌توان آن را به حساب شتابی غیرضروری در ترجمه متن گذاشت.

این مترجم همچنین درباره سبک و سیاق ادبیات این کتاب که پس از سال‌ها هنوز آن را خواندنی کرده، گفت: با وجود آن‌که داستان در جزیره‌ای دورافتاده و استوایی رخ می‌دهد، مضامین اصلی رمان برآمده از انگلستان عصر ویکتوریایی و درگیر با پیامدهای انقلاب صنعتی است، فصل آخر رمان مشخصاً قابل مقایسه با رمان‌ خانه قانون‌زده دیکنز است. از این نظر می‌توان ردپای مسائلی همچون تضاد طبقاتی، تبیعض‌ نژادی، و رویکرد استعماری غالب در انگلستان قرن نوزدهم را در آن شاهد بود.

او ادامه داد: رمان جزیره دکتر مورو با تخیلی بدبینانه و تاریک نسبت به پیشرفت‌های پزشکی و علمی دوران ویکتوریایی اواخر قرن ۱۹ نوشته شده است. در این زمان ساختار بدن موجودات زنده به‌واسطه تشریح حیوانات با سرعت بیشتری کشف می‌شد و امکان تغییر و تصحیح اندام‌ها بیشتر مهیا می‌شد. متعاقباً در کلیت داستان حاضر ما شاهد طبیعتی هستیم که به‌واسطه دخل و تصرف بیش از حد انسان در آن و استفاده منحرفانه وی از علم، ویران و به تعبیری هیولایی شده است. رمان با مرکز قرار دادن موضوع «تکامل» و مرز بسیار باریک میان انسان و حیوان، نتایج زیاده‌خواهی علمی و میل به استیلای انسان بر دیگر موجودات را نشان می‌دهد.

عسکری تاکید کرد: از نظر سبک ادبی نیز بایستی گفت که رمان بیشتر در زمره ادبیات اکسپرسیونیستی قرار می‌گیرد و با بهره‌ بردن از تمهیداتی همچون راوی غیرقابل‌اعتماد و نثری بسیار صیقل‌خورده و قدرتمند اثری کاملاً مدرن محسوب می‌شود. از این نظر رمان حتی می‌تواند برای خواننده در مواقعی یادآور کارهای نویسندگانی همچون کافکا یا آلن‌پو باشد.

[این کتاب پیش از این سه بار ترجمه و توسط ناشران مختلف منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...