رمان «آدم های معمولی» [Normal People] اثر سالی رونی [Sally Rooney] با ترجمه مریم نفیسی راد در انتشارات شانی منتشر شد.

آدم های معمولی [Normal People] اثر سالی رونی [Sally Rooney]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، پرطرفدارترین رمان «سالی رونی» به فارسی ترجمه شد. «آدم‌های معمولی» اثر مشهور این نویسنده‌ ایرلندی است که تاکنون به اکثر زبان‌های زنده‌ دنیا ترجمه شده است. این کتاب یکی از پُرطرفدارترین و پرفروش ترین کتاب‌های دهه‌ی اخیر جهان است.

رمان «آدم های معمولی» در جوایز کاستا ۲۰۱۸ موفّق به کسبِ عنوانِ بهترین رمان شد. در سال ۲۰۱۹ در فهرستِ گاردین از ۱۰۰ کتاب برتر قرنِ بیست‌و‌یکم در رتبه‌ ۲۵ قرار گرفت و برنده‌ جایزه‌ من‌بوکر ۲۰۱۸ و کتاب سال واتراستون شد. این رمان را برای اوّلین‌بار در ایران مریم نفیسی‌راد ترجمه و انتشارات شانی منتشر کرده است و در هفته‌ اوّل مردادماه مورد استقبال مردم ایران قرار گرفت و عنوانِ پُرفروش‌ترین کتابِ ترجمه در دورانِ کرونا را به خود اختصاص داد.

رمان «آدم های معمولی» به طورِ حتم با تمام کتاب‌هایی که درباره‌ روابطِ اجتماعی آدم‌ها خوانده‌اید متفاوت است، چون در آن نویسنده روابط آدم‌ها را در دنیا‌های متفاوت و متغیر نشان داده است و ماجرای داستان آن‌قدر دقیق و باورپذیر است که هر مخاطبی با هر سلیقه‌ای را مجذوب خود می‌کند.

داستان با ورودِ کانل به خانه‌ ماریان شروع می‌شود؛ جایی که مادرش در آن‌جا پیشخدمت است. در واقع آغازِ داستان برخورد‌های اتفاقی کانل و ماریان را نشان می‌دهد که جذابیت‌های خاص خود را دارد. این کتاب با اهدف قابل تاملی نوشته شد و تا مدّت‌ها در ذهن باقی می‌ماند. در واقع سالی‌رونی قصد دارد موضوعِ انگیزه و ایجادِ مهارت در ساخت روابطی بهتر را در کتاب خود بیان کند.

‌در واقع از دست رفتن فرصت‌های مناسب در زندگی برای ایجاد روابط مطمئن و سازنده با دیگر آدم‌های معمولی نکته ای است که سالی رونی در رمان «آدم های معمولی» به آن می پردازد.

قسمتی از متن کتاب:

تمام فیس‌بوک راب را بالا و پایین می‌کرد.
بیشترِ بچه‌های مدرسه پست‌هایی با مضمون دلتنگی می‌گذاشتند.
ماریان با خود می‌گفت که وا این آدم‌ها دارند چه غلطی می‌کنند؟ رویِ وال آدم ِمرده نوشتن یعنی که چه؟
آخر این پیغام‌ها، این اعلامیه‌های تسلیت، در واقع هیچ معنا و مفهوم و تأثیر خاصی دارد؟ واقعاً در قبال مواجهه با این اعلامیه‌های مجازی، می‌بایست چه واکنشی از خود نشان داد؟ آیین‌نامه‌ای وجود دارد که ماریان آن را دانلود کند و طبقِ آن از خود واکنش نشان بدهد؟ اگر پست را بپسندد و لایک کند، به معنای حمایت کردن از آن‌هاست؟ و یا خواندن پست‌های بارگذاری شده‌ راب، قرار است در اصل موضوع که او برای همیشه رفته است و به زندگی بازنخواهد گشت، تغییری ایجاد کند؟ هرچیزی ماریان را عصبانی می‌کرد. حالا که دارد به آن‌روز‌ها فکر می‌کند، نمی‌داند چرا آن‌قدر اذیت شد. هیچ‌کدام از آن‌ها درواقع کار اشتباهی مرتکب نشده بودند. آن‌ها فقط به روش خودشان داشتند عزاداری می‌کردند.
البته که نوشتن روی وال فیسبوک با عقل جور در نمی‌آید، اما در آن لحظه، هیچ‌چیز دیگری وجود نداشت که بخواهد با عقل جور در بیاید. اگر آدم‌ها موقع عزاداری بی‌هدف رفتار می‌کنند و کارهای عجیب‌و‌غریب از آن‌ها سر می‌زند؛ فقط‌و‌فقط به این دلیل است که حیات ذاتاً عجیب‌و‌غریب است؛ و این رازی است که عزاداری فاش می‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...