خودویرانگری | اعتماد


۱- چاک پالانیک [Chuck Palahniuk] در «باشگاه مشت زنی» [Fight club] داستان نسل جوان و افسرده‌یی را که به قول تایلر [از شخصیت‌های رمان] «در هیچ جنگ و رکود اقتصادی» آزموده نشده است، روایت می‌کند. همه چیز آنقدر در اختیار این نسل بوده که فاصله میان میل و ارضا از میان رفته. و آنچه برایشان مانده فقط «مصرف» بیشتر و بیشتر است. نویسنده آدم‌هایی را توصیف می‌کند که گرچه از جامعه خود وامانده‌اند اما خود نیز نمی‌دانند دقیقا علت رنج‌شان چیست. راه فرار از این وضع را هم نمی‌دانند. این نبود آگاهی است که خشونت، پایه اصلی شورش آنها می‌شود و هر چه بیشتر دست و پا می‌زنند، خشونت‌شان بیشتر و نتیجه‌اش کمتر است. آنها با پذیرفتن این توهم که مصرف محصولات کارخانه سرمایه داری قرار است کمبودهایشان را بپوشاند و جای غرایز سرکوب شده‌شان را بگیرد، غرایز حیوانی خود را احیا می‌کنند. باشگاهی راه می‌اندازند تا همه چیزشان را از دست بدهند. تا دوباره و از نو متولد شوند و آن فردیت از دست رفته‌شان را بازیابند.

باشگاه مشت زنی چاک پالانیک [Chuck Palahniuk]  [Fight club]

۲- «باشگاه مشت زنی» را یکی از بارزترین رمان‌های پسامدرن ادبیات معاصر امریکا خوانده‌اند. رمان، هم در نوع روایتش پریشانی را به خواننده منتقل می‌کند و هم در پرداخت و بازنمایی آدم‌ها و شخصیت‌های داستان. آدم‌هایی که پریشان‌اند. آدم‌هایی که در وضع پسامدرن گرفتار شده‌اند. ایده اصلی رمان «باشگاه مشت زنی» مصرف است. «باشگاه مشت زنی» روایت عصیان است. داستان طغیان و شورش‍گری است علیه چنین جامعه‌ای. و البته مانند هر شورش و طغیانی، اینجا نیز خبری از عقلانیت نیست. اعضای باشگاه مشت زنی، بر وضع دنیای مصرف گرای مدرن می‌شورند اما شورش آنها، شورشی احمقانه به نظر می‌رسد. از زمانی که باشگاه تاسیس می‌شود، و هر چه زمان می‌گذرد و داستان جلو می‌رود، این نبود عقلانیت در رفتار اعضای باشگاه بیشتر دیده می‌شود. و نیز اعضای باشگاه مشت زنی، عمل و کنشی علیه جامعه و جهان پیرامونی‌شان انجام نمی‌دهند، بلکه رفتار آنها در واقع عکس العمل و واکنشی بر جامعه و وضع موجود دنیای پسامدرن مصرف گراست.

واکنش آنها و عصیان آنها هر چه زمان می‌گذرد، از تفکر تهی‌تر می‌شود. و نیز خشونتش بیشتر. خشونتی ابلهانه و بی حد و مرز. پالانیک با چنین روایتی است که خشونتی که از دل عصیانی بی‌تفکر و بی‌تعقل بیرون آمده، دنیای مصرف زده را بازنمایی می‌کند. مصرف گرایی‌ای که همچون خود خشونت محصول جامعه مدرن است. اعضای باشگاه برای رسیدن به آن فردیتی که گفته شد راهی نمی‌بینند و نمی‌یابند جز شکستن سیستم. شکستن سیستم با خشونت هر چه بیشتر. در نهایت، این خشونت ورزی به چه می‌انجامد: خود ویرانگری: «هیچ جای دیگر مثل باشگاه مشت زنی زنده نیستی، وقتی زیر نور یک لامپ، زیر سنگینی نگاه دیگران، فقط خودتی و حریفت. در باشگاه مشت زنی، برد و باخت مهم نیست. در باشگاه مشت زنی کسی حرف زیادی نمی‌زند... اینجا همه مثل مراسم کلیسا از شدت هیجان فریاد می‌کشند و وقتی یکشنبه عصر از خواب بیدار می‌شوند احساس می‌کنند که نجات پیدا کرده‌اند.» (باشگاه مشت زنی، چاک پالانیک، ترجمه پیمان خاکسار، نشر چشمه، چاپ اول ۱۳۹۰)

۳- «باشگاه مشت زنی» اولین رمانی است که از چاک پالانیک، نویسنده امریکایی، به فارسی برگردانده شده است. این رمان را مشهورترین و بهترین رمان این نویسنده می‌دانند. اما برای ما «باشگاه مشت زنی» بیش و پیش از آنکه رمان باشد، تصویر و فیلم بوده است. یکی از اولین فیلم‌هایی بوده که تماشای آن را از همان ابتدا، از زمان ساختنش تا امروز در فرمت‌های مختلف تجربه کرده‌ام، کرده‌ایم. نوار وی اچ اس، سپس وی سی دی و بعد دی وی دی. آن زمان که نزدیک به ۱۰ سال از آن می‌گذرد، با فیلمی مواجه شدیم که چند قدم از روح زمانه خود جلوتر بود. اکنون پس از سال‌ها منبع اصلی آن فیلم به دستمان رسیده است: ترجمه فارسی «باشگاه مشت زنی» اگرچه دیر و با تاخیر، اما همین نیز غنیمتی است.

اقتباس سینمایی «باشگاه مشت زنی» اثر دیوید فینچر 1999م.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...