مترجم رمان «چشمان تاریکی» [The Eyes of Darkness] می‌گوید: این رمان درباره آزمایشگاه ویروس‌شناسی و تحقیقات بیولوژیک است. نویسنده ابتدا محل این آزمایشگاه را در روسیه نوشته بود، اما پس از پایان جنگ سرد و در بازنویسی مجدد، مکان آزمایشگاه را به ووهان چین تغییر داده است.

چشمان تاریکی کرونا از ووهان تا تهران دین کونتز

ناهید هاشمیان درباره این رمان که به تازگی در انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است، به ایسنا گفت: این کتاب مستقیما درباره کرونا نیست اما درباره تحقیقات روی ویروسی است که در ووهان چین به وجود آمده است. دین کونتز [Dean Koontz] نویسنده کتاب است. او در نسخه اولیه سال ۱۹۸۱ مکان این آزمایشگاه را در روسیه نوشته، اما با پایان جنگ سرد در بازنویسی مجدد رمانش در سال ۱۹۸۹ محل آن را به ووهان چین تغییر داده است.

او درباره قصه این رمان گفت: این رمان قصه مادری است که فرزندش را از دست داده است. او رویایی می‌بیند که فرزندش زنده است. او پس از دیدن این رویا به دنبال فرزند خود می‌گردد و در نهایت فرزندش را در یک آزمایشگاه تحقیقاتی که در آن بر روی یک ویروس ناشناخته کار می‌کنند، پیدا می‌کند. این رمان داستانی پرکشش و پرتعلیق دارد و مخاطب می‌تواند برداشت‌های مختلفی از آن داشته باشد.

این مترجم سپس گفت: ژانر این رمان بیشتر هیجانی و عاشقانه است و نویسنده سعی کرده با استفاده از عناصر ماورایی کتاب را از حالت سیاسی بیرون بیاورد. در واقع با استفاده از این عناصر نمی‌خواهد انگ رمان سیاسی به آن بخورد. هرچند این نظر من است و مخاطبان می‌توانند برداشت‌های دیگری از این رمان داشته باشند. این کتاب به حدود ۴۰ زبان دنیا منتشر شده، اما تا زمانی که من آن را ترجمه کردم، ترجمه‌ای از آن به فارسی منتشر نشده بود.

هاشمیان خاطرنشان کرد: زمانی که خواندن کتاب را تمام کردم، تازه شروع کرونا بود. در ایام قرنطینه آن را ترجمه کردم و فرودین‌ماه آماده شد.

به گزارش کتاب نیوز، دین کونتز متولد پنسیلوانیای آمریکاست. کتاب های کونتز تاکنون به ۳۸ زبان زنده دنیا ترجمه شده و بیش از ۵۰۰ میلیون نسخه از آنها به فروش رسیده است و بسیاری از آنها در لیست پرفروش‌های نیویورک تایمز قرار گرفته است.

گرچه داستان‌های کونتز را داستان‌هایی مملو از ترس و تعلیق برشمرده‌اند اما «چشمان تاریکی» در کنار این موارد از نظر روانشناسی پیچیده، ماهرانه و اغناکننده با مخاطب روبرو می‌شود و او را راضی می‌کند تا با داستان به پیش برود. هم چنین پیش‌بینی ویروس کرونا و احتمال دست‌ساز بودن آن، در ۴۰ سال قبل، اثر را متفاوت از یک رمان صرف می‌کند.

شخصیت‌ اصلی «چشمان تاریکی» یک رقصنده در شهر لاس‌وگاس است. رقصنده‌ای که در افکار عمومی شاید دارای زندگی قابل اعتنایی نباشد، اما کونتز با تمرکز روی وی نشان می‌دهد که لایه‌های تلخ و قابل تاملی از زندگی را می‌توان در پس شخصیت به ظاهر سرخوش او یافت و تلاشی تحسین‌برانگیز برای تبدیل موقعیت خاص زیستی‌اش به یک موقعیت موفق کاری و شغلی که منجر به فراموش کردن تمامی گذشته‌اش شود.

رمان «چشمان تاریکی» در ۲۶۰ صفحه با قیمت ۵۳ هزار تومان راهی بازار شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...