کتاب «والتر بنیامین یا به سوی نقدی انقلابی» نوشته تری ایگلتون با ترجمه مهدی امیرخانلو و محسن ملکی توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، والتر بنیامین فیلسوف، نویسنده و منتقد ادبی آلمانی متولد سال ۱۸۹۲ و درگذشته به سال ۱۹۴۰ بود که یکی از اعضای مکتب فرانکفورت محسوب می‌شود و در زیبایی‌شناسی پیروِ مکتب مارکسیستی بود. او یکی از منتقدان مهم ادبی و هنری قرن بیستم محسوب می‌شود.

نویسنده کتاب پیش رو، آن را این‌چنین معرفی می‌کند: بعدازظهر یک روز، والتر بنیامین در کافه دِس دوماگوی سن‌ژرمن دِس‌پره نشسته بود و این فکر مثل خوره به جانش افتاده بود که شکلی از زندگی‌اش ترسیم کند، و در عین حال خوب می‌دانست این کار را چطور باید انجام دهد. شکل را کشید، و با بداقبالی‌ای که همیشه نصیبش می‌شد یکی دو سال بعد باز آن را گم کرد. تعجب ندارد شکلی که کشید یک هزارتو بود. این کتاب همان شکل گمشده نیست که اکنون پیدا شده باشد. نه مقدمه‌ای است بر نوشته‌های بنیامین نه تحقیقی علمی؛ و نه به واقع شرحی انتقادی است، زیرا حتی آن‌جا که به نظر می‌رسد مشغول تشریح افکار بنیامین هستم عملاً به ندرت متن‌هایش را خلاصه یا بازنویسی می‌کنم. بیشتر سعی دارم برای رسیدن به اهداف خودم به خدمت آن‌ها برسم و با انفجار پیوستار تاریخ از دل این پیوستار بیرون‌شان بکشم، آن‌هم به روش‌هایی که خیال می‌کنم اگر خودش بود تاییدشان می‌کرد.

این کتاب ۲ فصل اصلی دارد که به‌ترتیب «والتر بنیامین» و «به سوی نقد انقلابی» نام دارند و ۳ و ۶ بخش را در خود جا داده‌اند. در فصل اول، مخاطب با این بخش‌ها روبرو می‌شود: «تمثیل باروک»، «هاله و کالا»، «تاریخ، سنت و انقلاب». در فصل دوم کتاب نیز به‌ترتیب این بخش‌ها درج شده‌اند: «نقد مارکسیستی»، «تاریخ مختصر بلاغت»، «در باب متنیت»، «مارکسیسم و واسازی»، «کارناوال و کمدی: باختین و برشت» و «فرشته تاریخ».

نویسنده در فصل اول کتاب، مفاهیم اصلی موردنظر بنیامین را مطرح کرده و تلاش داشته برخورد مفهومی بنیامین با پدیده‌هایی مثل باروک را با ژست‌های مشابه کسانی چون تی. اس.الیوت و اف. آر.لیویس محک بزند. ایگلتون در بخش‌های فصل اول، با چارچوب نظری لاکان و دریدا وجوهی از کار والتر بنیامین را که تا پیش از این حد مغفول و مبهم مانده بود، برجسته کرده است. در فصل دوم هم مفاهیم مورد نظر والتر بنیامین در پس‌زمینه نظریات و نزاع‌های موجود در حوزه نقد ادبی قرار گرفته‌اند.

ایگلتون می‌گوید این کتاب را نوشته تا دستش پیش از معاندان به بنیامین برسد. به تعبیر مترجمان کتاب، نویسنده در این کتاب سعی می‌کند مفاهیم و مواضع مختلف را به لطف قسمی دیالکتیک منفی علیه یکدیگر بشوراند. به همین دلیل خود را در تقاطع تنش‌ها و تضادها و بحث‌های درگرفته میان آدورنو، بنیامین، لوکاچ، برشت و در کل آنچه به‌عنوان زیبایی‌شناسی مارکسیستی شناخته می‌شود، قرار دهد.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

مساله بر سر این نیست که دائماً سنتی را از نو ارزیابی کنیم؛ سنت همان عمل حفاری کردن و حراست کردن و تخطی کردن و دور انداختن و از نو نوشتن گذشته است. سنتی غیر از این در کار نیست، خبری از مجموعه‌ای از مکان‌های یادبودی که بعداً متحمل جرح و تعدیل شوند نیست. مصنوعات ذاتاً برای این بازنویسی آماده‌اند، درست همان‌طور که نظریه عرفانی بنیامین درباره زبان «ترجمه‌پذیری» را خصلت ذاتی بعضی متون می‌بیند. قطعه‌ای در وقایع‌نامه برلین هست که تلویحاً به این واقعیت اشاره می‌کند: «بله، برای آنکه حفاری موفقیت‌آمیز باشد نقشه لازم است. اما آنچه به همین اندازه ضروری است کنکاش محتاطانه بیل در خاک تیره است، و صرفاً حساب سیاهه کشفیات را نگه داشتن و لذت مرموزِ کنکاش در خودِ محلِ یافته‌ها را قلم گرفتن، در واقع، غنی‌ترین پاداش را از کف دادن است. جست‌وجوی بی‌ثمر همان‌قدر بخشی از این لذت است که موفقیت، پس به این ترتیب یادآوری نباید به سیاق یک روایت یا از آن‌هم بدتر یک گزارش پیش رود، بلکه باید، دقیقاً به سیاقی اپیک یا به شیوه یک راپسودی، با بیلش محل‌هایی همیشه نو را بکاود، و در محل‌های قدیمی تا جایی که می‌تواند عمیق‌تر بکَند.» آنچه مورد نظر است صرفاً غنائم وضعیت‌ها نیست بلکه خود وضعیت‌هاست، خود عمل کندن و یافتن، دیدن‌ها و نادیده‌گرفتن‌ها، که ردّ خود را چنان عمیق بر ابژه‌های از زیر خاک درآمده می‌گذارند که بخش عمده‌ای از معنای‌شان را تشکیل می‌دهند. مساله بر سر فرایند تولید است نه فقط خود محصول تولیدشده، فرایندی که «اپیک» برشتی از حجاب‌های «ارسطویی» روایت نجاتش می‌دهد. اشتباهات _ جست‌وجوهای بی‌ثمر_ برای تئاتر اپیک و یادآوری و نیز برنامه‌های تحقیقاتی علمی به یک اندازه اجزاء لاینفک متن‌اند؛ تاریخ یک رونوشت پاک‌وپاکیزه نیست بلکه نوعی پوست پاک‌شده است که لایه‌های محذوفش باید به زور نمایان گردند و با ریتم‌های اپیزودیک‌شان در کنار هم نوشته شوند، نه آن‌که به درون روایتی بی‌درز و شکاف واپس رانده شوند.

این کتاب با ۲۸۴ صفحه، شمارگان هزار و ۲۰۰ نسخه و قیمت ۳۹ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...