چاپ دوم «شادی در آسمان» [Joie dans le ciel] اثر فردینان رامو [Charles Ferdinand Ramuz] با ترجمه پیروز سیار منتشر شد.

شادی در آسمان [Joie dans le ciel]  فردینان رامو [Charles Ferdinand Ramuz] پیروز سیار

به گزارش کتاب نیوز، رمان «شادی در آسمان» داستان اهالی دهکده‌ای است که از گور برمی‌خیزند. به خانه‌های خود که از نو ساخته شده‌اند و روشنایی آنها را فراگرفته است، باز می‌گردند. کاترین به نوه خود که دیگر بیمار نیست، برمی‌خورد؛ آدِل فرزند نامشروعش را که در آن زندگی دیگر به رودخانه افکنده بود، باز می‌یابد؛ نابینا بینا می‌شود؛ معلول راه می‌رود. این جمعیت کوچک برگزیدگان کار خود را از سر می‌گیرند، اما از این پس عادت‌ها برای آنان شیرین است، زیرا ظلم و پول و جنایت دیگر وجود ندارد، بلکه خوشبختی و صلح حکمفرما است.

رامُوا با واژه‌های ساده خود و با دلبستگی و حتی می‌توان گفت دغدغه دائمی که به توصیف روزمره‌ترین امور زندگی روستایی می‌پردازد، سرود دنیایی مثبت و شفاف را سر می‌دهد که فاقد تاریخ است و زمان در آن غایب است.

چاپ دوم «شادی در آسمان» در ۱۲۸ صفحه و با قیمت ۱۹ هزار تومان از سوی انتشارات نشر نو منتشر شده است. چاپ اول این کتاب توسط نشر نی منتشر شده بود.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...