با تمام شدن نسخه‌های چاپ دوم، انتشارات کتاب فانوس چاپ سوم رمان «کشتی ساکورا» اثر کوبو آبه نویسنده مشهور ژاپنی را با ترجمه فردین توسلیان به نمایشگاه کتاب آورد.

آرش معدنی پور مدیر انتشارات کتاب فانوس به خبرنگار مهر گفت: رمان «کشتی ساکورا» نوشته کوبو آبه و ترجمه فردین توسلیان از آثار پرفروش غرفه نشر کتاب فانوس در سی و دومین نمایشگاه کتاب تهران بود و چاپ دوم آن به اتمام رسید. امروز سه شنبه ۱۰ اردیبهشت چاپ سوم این کتاب نیز منتشر شد و به نمایشگاه کتاب آمد. همچنین نسخه‌های چاپ نخست رمان «قطار تندروی توکیو – مونتانا» نوشته ریچارد براتیگان با ترجمه فردین توسلیان نیز امروز به نمایشگاه رسید.

وی افزود: رمان «شایو» اثر اوسامو دازای، نویسنده مهم و اثرگذار ژاپنی نیز یکی از کتاب‌های پرفروش نشر ما بود. این رمان را ما با ترجمه مرتضی صانع منتشر کرده‌ایم و با توجه به این نکته که پیشتر هیچ اثری از این نویسنده مهم ژاپنی به فارسی ترجمه نشده و برای ایرانیان ناشناخته بود اما استقبال زیاد مخاطبان از آن ما را شگفت زده کرد.

معدنی پور ادامه داد: از دیگر کتاب‌های پرفروش انتشارات کتاب فانوس نمایشنامه «دوستان» کوبو آبه، با ترجمه فردین توسلیان است. این ترجمه نیز برای نخستین بار در همین نمایشگاه به مخاطبان عرضه شده است. همچنین نمایشنامه «چگونه تاریخچه کمونیسم را برای بیماران روانی توضیح دهیم» نوشته ماتئی ویسنی یک و ترجمه ملیحه بهارلو نیز مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است.

انتشارات کتاب فانوس در سی و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در شبستان (سالن ناشران عمومی) راهروی ۱۳ غرفه شماره ۱۵ حضور دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...