دبیرخانه جایزه ادبی جلال آل‌احمد بیش از سی اثر این نویسنده را بر روی سایت اینترنتی این جایزه ادبی قرار داده است.

به گزارش ایبنا‌، این آثار شامل برخی از آثار تالیفی، ترجمه‌ها و مقالات این نویسنده است که برای نخستین بار در سایت جایزه ادبی جلال منتشر می‌شود.


جایزه جلال، مهم‌ترین جایزه ادبی کشور در حوزه ادبیات داستانی است که از سوی موسسه خانه کتاب بنیان‌گذاری شده است.

جلال آل‌احمد، نویسنده و منتقد اجتماعی در دوم آذرماه سال 1302 در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. او هرگز نتواست در یک جا آرام بگیرد و شاید تحت تاثیر همین زندگی پرتکاپو و سرشار از مساله بود که آل‌احمد به شیوه و سبک جدیدی از نویسندگی دست یافت و گفته می‌شود تا مدت‏ها نویسندگان جوان نسل بعد از خود را، شیفته زبان و اندیشه خویش کرد.

از جمله آثاری که در سایت جایزه ادبی جلال آل‌احمد منتشر شده است می‌توان به کتاب‌هایی چون: «دید و بازدید»، «از رنجی که می‌بریم» و «زن زیادی» (در حوزه داستان) و از ترجمه‌ها نیز به کتاب‌هایی چون: «قمار باز»، «سوءتفاهم» و «دست‌های آلوده» اشاره کرد.

آدرس سایت اینترنتی جایزه جلال آل احمد به نشانی www.aleahmad.ir آماده میزبانی از علاقه‌مندان این نویسنده بزرگ کشورمان است.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...