رمان «معما در موزه»[The tale teller] نوشته آنه هیلرمن[Anne Evaristo] با ترجمه حمیده نعمتی لفمجانی توسط انتشارات علمی منتشر شد.

به گزارش مهر، آنه هیلرمن نویسنده پرفروش نیویورک تایمز، است که پیش از این، چهار رمان معمایی دیگر نیز از او به چاپ رسیده است که همه آن‌ها جزو پرفروش‌ترین رمان‌های نیویورک تایمز هستند. او دختر تونی هیلرمن، نویسنده مشهور رمان‌های جنایی آمریکاست که در سال ۲۰۰۸ درگذشت.

داستان این‌کتاب درباره کارآگاه جو لیفورن است که درگیر پرونده‌ای پیچیده، معمایی و پر رمز و راز می‌شود. میراثی گران‌بها در موزه ناپدید شده که مربوط به دوره ارزشمندی از تاریخ است. برای حل پرونده، سرهنگ لیفورن با معماهای پیچیده‌ای روبه‌رو می‌شود و در این‌حین با مرگ مظنون اصلی پرونده، همه‌چیز مرموزتر از پیش می‌شود.

داستان این‌کتاب در جنوب غرب آمریکا؛ جایی که قوم ناواهو ساکن هستند، رخ می‌دهد. قوم ناواهو از لحاظ جمعیت دومین قبیله سرخپوست و بومی بزرگ آمریکا محسوب می‌شود.

رمان خارجی «معما در موزه» در 306 صفحه و با قیمت ۵۹ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...