کتاب تتبعات[Essais] (Extraits) اثر مونتِنی [Michel de Montaigne] از سوی انتشارات نیلوفر به چاپ رسید.

به گزارش مهر، مونتنی در کتاب تتبعات انسان واقعی را وصف می‌کند. انسان واقعی با همه تناقضات، پیچیدگی‌ها و دگرگونی‌های دائمی‌اش. نشانی از خودش می‌دهد که از پیام‌های بی‌انسجام و حتی متناقض ساخته‌شده‌اند. از طرح این اثر، اندک‌اندک نوشته‌ای پدید می‌آید که حاصل درون‌گرایی و فکرت است.

نگارش، صورتِ قضاوتِ مداوم – اما نه ثابت و یکدست – می‌شود. شناخت انسان به مثابه موجودی واقعی ارزشی متعالی درمی‌آید و چشم‌انداز سعادتی را نوید می‌دهد که مهاربندیِ مادّی آن مسلّم است: دم را غنیمت شمردن، جستجوی لذت طبیعی و زیستن با طبیعت.

کتاب تتبعاتِ مونتنی، در پرتو کنجکاوی و روشن‌بینی او در قبال عصری تیره و هیجان‌انگیز – عصر کشف ارض جدید، تجدّد و ضد تجدّد، رونق هنر در سراسر اروپا، بازشناختِ تمدن باستان و انقلاب کوپرنیکی – و هم، به یُمنِ طراوتِ زبان و داوری‌های بدیع، درخور آن است که امروز نیز مانند دیروز خوانده‌شود.

کتاب تتبعات شامل سه بخش جداگانه است. بخش اول: پیرامون بیان موقعیت زمانی پیدایش این اثر از زبان مونتنی است و بخش دوم: با عنوان کاوش‌گری دور از سرسختی، بیان احوالات و تفکرات وی و در نهایت بخش پایانی: با عنوان خرامی شاعرانه و پر جست و خیز در خصوص نگارش کتاب و سخن‌های وی در خصوص نوشتن است.

کتاب تتبعات (گزیده) از مونتنی را احمد سمیعی (گیلانی) به فارسی برگردانده و انتشارات نیلوفر آن را در ۲۳۱ صفحه و با قیمت ۴۵,۰۰۰ تومان به بازار کتاب عرضه‌کرده‌است.

[این کتاب پیش از این در سال 1383 و توسط نشر س‍خ‍ن‌: رای‍زن‍ی‌ ف‍ره‍ن‍گ‍ی‌ ج‍م‍ه‍وری‌ اس‍لام‍ی‌ ای‍ران‌ (پ‍اری‍س‌)‏‫‏‏ منتشر شده بود.]

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...