مجموعه‌ای تازه از نثرهای عاشقانه سیدمهدی شجاعی با عنوان «چشم‌انتظاری» منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این نویسنده که در سال‌های اخیر بیشتر در حوزه فیلم‌نامه و داستان‌ و رمان فعالیت داشته است، به تازگی کتابی را در همان‌ گونه نثرهای قدیمی خود و با عنوان «چشم‌انتظاری» روانه بازار کتاب کرده که مجموعه‌ای تازه از نثرهای عاشقانه‌اش با موضوع انتظار است.

در معرفی ناشر از این کتاب عنوان شده است: نثرهای کتاب «چشم‌انتظاری» اغلب نثرهایی کوتاه است. شجاعی آن‌چه را می‌توان در قالب کلام برای ایجاد حس‌برانگیزی و خلق احترام میان خود و مخاطب نسبت به امام غایب (عج) به کار برد در این متن‌ها ریخته است.

بر همین اعتبار آن‌چه در این اثر با آن روبه‌رو می‌شویم نه یک متن احساس‌برانگیز صرف است که نویسنده سعی کرده احساس و احترام و نیز بینش و آگاهی دینی نسبت به امام زمان (عج) را با هم تلفیق کند و در متن بگنجاند.

کتاب در کنار متن، با یک اتفاق گرافیکی نیز همراه شده است. فرزاد ادیبی که پیش‌تر در بسیاری از آثار منتشرشده در انتشارات کتاب نیستان و آثار سیدمهدی شجاعی فعالیت داشته، با قطعی متفاوت و شمایلی که تلفیقی از هنر خطاطی و گرافیک به شمار می‌رود، این کتاب را طراحی و صفحه‌آرایی کرده است.

کتاب نیستان «چشم‌انتظاری» را در ۱۱۶ صفحه با جلد سخت و قیمت ۷۹ هزار تومان منتشر کرده است. 

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...