به گزارش فارس، کتاب «شرح و تفسیر پارسی‌گردان ادویه قلبیه بوعلی سینا؛ درباره فلسفه شادمانی و داروهای شادی‌آور» ‏تفسیری بر رساله «ادویه قلبیه» ابن‌سینا است، که به زودی منتشر می‌شود.

ابن‌سینا این رساله را در سال 405 هجری در همدان و به درخواستِ فرمانرواىِ آن شهر نوشت.
بنا بر نظر ناشر این رساله یکی از کهن‏ترین نمونه‌ها در کارنامه ادبیّات ایران‏زمین به شمار مى‏رود.
ابن‌سینا در این رساله از داروهاى نشاط‌آور و دلایل پیدایش شادی وشادمانى و راه‌های آرام‏بخشى و تأثیرِ نوشیدنی‌ها و خوردنی‌هاىِ روزانه و داروهاى گیاهى بر تقویت و کارکرد قلب یاد مى‏کند. وی همچنین نسخه‏هاى آزموده‏شده خویش و دانشمندان پیشینش را براىِ درمان افسردگى و کاستن اندوه، پیش مى‏نهد.
کتاب حاضر، نخستین پژوهش بر روی این رساله است.

این تحقیق را حسین رضوی برقعی به انجام رسانده‌است و نشر نی آن را در دست انتشار دارد.

ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا و ابن‌سینا، پزشک ایرانی، مشهورترین و تاثیر گذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان اسلامی بود. وی در سال 370 هجری قمری متولد شد و در سال 428 درگذشت. وی 450 کتاب در زمینه‌های گوناگون نوشته‌است که تعداد زیادی از آن‌ها در مورد پزشکی و فلسفه ‌است.
مهم‌ترین کتاب‌های او «شفا» در فلسفه و منطق، و «قانون» در پزشکی است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...