کتاب «ارتباطات استراتژیک و هوش مصنوعی» [strategic communication and ai: public relations with intelligent user interfaces simon moore] نوشته سیمون مور و رولاند هوبشر [Simon Moore & Roland Hübscher] که درآمدی بر هوش مصنوعی و رابط‌های کاربری هوشمند است، با ترجمه امیرعلی خلج منتشر شد.

ارتباطات استراتژیک و هوش مصنوعی» [strategic communication and ai: public relations with intelligent user interfaces simon moore] نوشته سیمون مور و رولاند هوبشر [Simon Moore & Roland Hübscher]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از خبرآنلاین، این اثر با عنوان کامل «ارتباطات استراتژیک و هوش مصنوعی/ روابط عمومی مجهز به رابط‌های کاربری هوشمند» توسط انتشارات سیمای شرق در ۱۴۴ صفحه وزیری روانه بازار نشر شده است.

این کتاب درآمدی بر هوش مصنوعی و رابط‌های کاربری هوشمند است و می‌کوشد تشریح کند که چرا و چگونه این دو عامل اصلی تحقق یافتن یک انقلاب ارتباطی در زمینه ارتباطات استراتژیک و روابط عمومی به شمار می‌آیند.
رابط‌های کاربری هوشمند از هوش مصنوعی و روش‌های یادگیری ماشین استفاده می‌کنند تا بر این موارد که چگونه سیستم‌ها با کاربران تعامل داشته، داده‌ها را با آنها مبادله کرده، از آنها آموخته و روابط خود را با آنها توسعه دهند کنترل داشته باشند.

این کتاب که در آن، کاربردها و مفاهیم هوش مصنوعی و همچنین رابط‌های کاربری هوشمند مرور شده، در شش فصل با عناوین «رابط‌های کاربری هوشمند: نسل آینده ارتباطات دیجیتالی»، «ارتباطات سه بعدی غوطه‌ور: واقعیت‌های افزوده و مجازی»، «هوش مصنوعی، احساسات و اعتماد: حس کردن باور کردن است»، «درست مثل ما؟ رابط‌های شنیدن و یادگیری»، «از حرف زدن تا اقناع: موانع و فرصت‌ها»، «روابط عمومی و چهره رابط: مدیریت اقناع بسیار شخصی‌سازی شده»، منبع خوبی برای پژوهشگران، دانشجویان، متخصصان و کلیه فعالان عرصه‌های ارتباطات استراتژیک، روابط عمومی و مطالعات ارتباطات به شمار می‌آید.

سیمون مور و رولاند هوبشر نویسندگان این کتاب هر دو دانشیار دپارتمان طراحی اطلاعات و ارتباطات شرکتی در دانشگاه بنتلی در ماساچوست، ایالات متحده آمریکا هستند.

امیرعلی خلج مترجم این کتاب در بخش پیشگفتار این اثر درباره مطالعه کتاب «ارتباطات استراتژیک و هوش مصنوعی» آورده است: «این اثر تصویری درست و تقریباً کامل درباره اهمیت و همچنین کاربردهای رابط‌های کاربری هوشمند در روابط عمومی به دست می‌دهد.»
او همچنین درباره نحوه ترجمه این کتاب می‌گوید: «در ترجمه کتاب کوشیده‌ام ضمن وفاداری کامل به متن اصلی، مفاهیم به گونه‌ای به فارسی برگردانده شوند که سازگار با سیستم زبانی فارسی‌زبانان باشند. همچنین از آنجا که به‌واسطه کمرنگ‌شدن - اگر نگوییم برداشته‌شدن - مرزهای میان علوم مختلف در سال های اخیر، اصطلاحات و مفاهیم بین‌رشته‌ای بسیاری در متون تخصصی وجود دارند، سعی کرده‌ام آنها را در قالب پانویس، گاهی همراه با توضیح و گاهی بدون توضیح، در اختیار خوانندگان گرامی قرار دهم.»

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...