کتاب «هیتلر دشمن مردم آلمان» [Adolf Hitler : enemy of the German people] به قلم مایکل هافمن [Michael A. Hoffman II] و ترجمه رضا قشلاقی از سوی انتشارات سرایش منتشر شد.

هیتلر دشمن مردم آلمان» [Adolf Hitler : enemy of the German people] به قلم مایکل هافمن [Michael A. Hoffman II]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این کتاب دارای یک مقدمه و 8 فصل شامل ریشه‌های روسی نازیسم، نیچه، یهودی‌ها و گوییم، هیتلر سرجوخه، پیشوای آتی آلمان، در جنگ جهانی اول، هیتلر فرمان قتل او را داد؛ اشتراسر، آیا استالین در سال 1941 خواستار جنگ با آلمان بود؟، حمله هیتلر به روسیه؛ کاری بدون ذره‌ای شانس پیروزی، اندیشه آمیخته به سحر و جادوی هیتلر و تاریخی فوق طبیعی از رایش سوم است.

در ژوئن 1941 هیتلر دستور حمله اوستییر (ارتش آلمان در شرق) را به روسیه صادر کرد. گویی وارد قماری شده بود که به ظاهر در نتیجه باورش به جادوی عملی بود. در سال 1923، ارنست شرتل کتابی نوشت که نامش «جادو: تاریخ، نظریه، عمل» بود. این کتاب مدرک غیرقابل انکاری از باور هیتلر به مسایل فراطبیعی است و برداشت او از مفهوم اراده را روشن می‌کند که بر اساس آن قدرت اراده می‌تواند به واقعیت تبدیل شود. یکی از پژوهشگران که نسخه‌ای از این کتاب را در کتابخانه شخصی هیتلر بررسی کرده است، می‌گوید که هیتلر در صفحات متعدد و زیر بسیاری از جمله‌ها را خط کشیده است و این امر نشان می‌دهد که او تا چه اندازه به جادو و مسایل فراطبیعی باور داشته است.

در مقدمه کتاب «هیتلر دشمن مردم آلمان» می‌خوانیم: رژیم آدولف هیتلر علاوه بر صدور فرمان و فراهم آوردن امکان کشتار به شدت ظالمانه یهودیان، لهستانی‌ها، روس‌ها، مردم اروپای شرقی و بسیاری دیگر ابزاری شد برای کشتار مردم آلمان به شکلی که به یک خودکشی جمعی شباهت داشت. این کتاب نشان می‌دهد که حمله هیتلر به اتحاد جماهیر شوروی یک عملیات خودکشی جمعی بود که قربانیان آن علاوه بر روس‌ها، سربازان وظیفه جوانی بودند که در اوستییر (ارتش آلمان در شرق) خدمت می‌کردند.

در بخشی دیگر از کتاب «هیتلر دشمن مردم آلمان» با عنوان قتلگاه روسیه در طول تاریخ می‌خوانیم: هیتلر در عملیات تایفون، با همان اعتماد به نفس هیپنوتیسمی که ضربه جانانه‌اش را در ماه ژوئن زد، به ارتش پیش روی به سوی مسکو را داد. او بر سر تسخیر پایتخت روسیه تا پیش از پایان سال 1941 قمار کرد. او یک بار دیگر برای پایان نبرد اصلی در جبهه شرقی فقط سه ماه زمان تعیین کرد. مهم نبود اگر میلیون‌ها نفر از سربازان شوروی راه آنها را به سوی مسکو مسدود کرده بودند و ارتش آلمان به هیچ وجه آماده آن نبود و در ضمن، آن زمستان سهمگین هم که روس‌ها به آن راسپوتیتسا می‌گویند و جزو بهترین برگ‌های برنده استالین بود، در راه بود.

کتاب «هیتلر دشمن مردم آلمان» نوشته مایکل هافمن با ترجمه رضا قشلاقی با شمارگان 500 نسخه در 240 صفحه و قیمت 85 هزار تومان از سوی انتشارات سرایش منتشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...