مجموعه مقالات «کتاب‌پژوهی» به قلم محمد اسفندیاری و توسط نشر نی منتشر شد.

کتاب‌پژوهی محمد اسفندیاری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، نویسنده در این اثر کوشیده است وجدان کتاب باشد و گروهی را به بهتر نوشتن راهنمایی کند و گروهی را پشیمان از نوشتن. چنین می‌نماید که وجدان کتاب فرو خفته است که این همه آثار سست و سطحی، به نام مقدس کتاب، به دست مردم می‌دهند.

کتاب «کتاب‌پژوهی» شامل دو بهره است: «کتاب و نویسندگی» و «کتاب‌ها و نویسندگان». در بهره‌ اول از مسائلی چون ادبیات ارتجالی، از بیشترنویسی تا بهترنویسی، حقوق خواننده، کتاب استاندارد، ادبیات لافزنی، حشو قبیح، و مسائلی دیگر از این دست سخن رفته است. بهره‌ دوم مشتمل است بر نقد و معرفی چند کتاب، از جمله: دانشنامه‌ امام علی(ع)، دانشنامه‌ امامت به گزارش اهل سنت، ترجمه‌ الحیاة، دایرةالمعارف تشیّع، فرهنگ شاعران زبان پارسی و نهج‌البلاغه‌ی الثّانی.

عصر حاضر، با رونق گرفتن نویسندگی، چندین کتاب پدید آمد. چندی نگذشت تا آشکار شد که با دستور زبان هم نمی‌توان نویسنده پرورد. آنگاه چاره‌ای دیگر اندیشیدند و کتاب‌هایی درباره آیین نگارش نوشتند؛ کاری که در گذشته معمول نبود. اما اکنون آشکار شده است که این دو نیز برای نویسندگی بسنده نیست و تدبیری دیگر باید اندیشید.

بابی را که نویسنده این کتاب پیشنهاد می‌دهد، اخلاق نگارش است و متضمن مباحثی که در کتاب‌های آیین نگارش بر رسیده نمی‌شود. در این باب، سخن از کلمه و جمله و نثر و زبان و ادبیات نیست، سخن از اخلاق و اصولی است که نوشته را بهداشتی و پاکیزه و سنجیده می‌کند.

سالهاست که صفحات مطبوعات و کتاب‌ها لبريز است از مباحثی درباره حقوق نویسندگان و اهمیت آن و ضرورت عنایت به آن. کسی که این صفحات را بخواند، می‌گوید بیچاره نویسنده! اما این نویسنده می‌‌گوید بیچاره خواننده! آن مطالب درست است، ولی مطلبی دیگر ناگفته مانده است، بلکه نادیده.

مولف در مقدمه کتاب آورده است: «روشنتر بگویم که تاکنون داد خواننده، داده نشده است. از حقوق نویسندگان و جایگاه آنان سخن رفته است، ولی از حقوق خوانندگان نه. نویسنده، در این کتاب، خلاف آمد عادت کرده و از این موضوع نهفته، سخن گفته و نویسندگان را به رعایت حقوق خواننده فراخوانده است، یعنی موضوعی که از فرط روشن بودن، پوشیده مانده است و حتی چنین تعبیری (حقوق خواننده)، با همه اهمیتت آن، رایج نیست.

اکنون در ایران ضمن وجود کتابهای ارزنده و آموزنده، شاهد وفور کتاب‌های بازاری و فرهنگ‌سوز هستیم. نمی‌توان بدين آثار تجاری نگریست و از درد نگریست. اما‌ اگر فرهنگ نقد و نقد شبه فرهنگ گسترش یابد، و اگر اخلاق نگارش مورد عنایت قرار گیرد، و اگر به حقوق خواننده گردن نهاده شود، می‌توان امیدوار بود که پریشانی‌ها بسامان شود. اما با «اگر» نیز همواره کار صلاح نپذیرد. این چنین است که نویسنده طرحی دیگر درانداخته و پیشنهاد کرده است که کتاب باید استاندارد شود.»

کتاب حاضر چنین اهدافی را پی می‌گیرد و نویسنده کوشیده است وجدان کتاب باشد و گروهی را به بهتر نوشتن راهنمایی کند و گروهی را پشیمان از نوشتن. چنین می‌نماید که وجدان کتاب فروخفته است که این همه آثار سست و سطحی، به نام مقدس کتاب، به دست مردم می‌دهند. برخی می‌پندارند که فقط این و آن کتاب مقدس است، حال اینکه اصولا كتاب مقدس است و نباید برتابید که ساحت آن به آثار ارتجالی و تجاری بیالايد.

مولف درباره این کتاب می‌گوید: «این کتاب مشتمل است بر مقالاتی که در طی سال‌های دور و نزدیک نوشته شده است. برخی از خوانندگان، که با حسن ظن به نوشته‌هایم نگریسته‌اند، بارها از من پرسیده‌اند که چگونه می‌نویسم. و من بارها گفته‌ام: اگر موری سخن گوید، و گر مویی روان دارد/ من آن مور سخنگویم، من آن مویم که جان دارد.

اما عده‌ای این پاسخ را، که بی مجامله گفته‌ام، تن زدن از پاسخ تلقى کرده‌اند. پس گریزی نیست که آن پرسش مکرر بدون پاسخ نماند؛ خاصه اینکه با محتوای این کتاب مرتبط است. هر کتاب سه لایه دارد: پژوهش و نگارش و ویرایش. نویسنده باید در عرصه پژوهش، بدون قصور و تقصير، بلکه با جدیت و صداقت، در پی حقیقت باشد و آن را برتر از هر مصلحت بداند و به سود و سودا و سیاست و مصلحت و شهرت ندهد. هدف از تحقیق، حق‌طلبی است، و مهمترین وظیفه محقق، جد و جهد برای کشف حقیقت. همچنین در عرصه نگارش باید زبانش مطابق قواعد دستوری و بدون ابهام و اغلاق و ایجاز و اطناب باشد. زبان دیپلماتیک را به دیپلمات‌ها واگذارد و با صمیمیت با خواننده سخن بگوید. اما هرگز نباید حسن بیان را جانشین قوت برهان کند و کمبود اندیشه را با پررنگ کردن ادبیات پنهان سازد.

کتاب «کتاب‌پژوهی» پژوهش‌هایی در زمینه کتاب و نقد کتاب است که محمد اسفندیاری آن را در 510 صفخه تالیف کرده و با قیمت 230هزار تومان از سوی نشر نی روانه بازار نشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ................

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...